محمد لطیفکار
گاهی اعلام یا نوشتن یک خبر به اندازۀ یک کابوس، وحشتناک و دردآور است، اما چه باید کرد وقتی دست تقدیر چنین خواسته است؟
عصر پنجشنبه پنجم تیرماه برایم روزی بسیار اندوهبار بود، چون باید خبر درگذشت یک عاشق و فعال فرهنگی را که اتفاقا قریب یک دهه او را میشناختم اطلاعرسانی میکردم.
از وقتی شنیدم، او بر اثر سکتۀ قلبی جان به جان آفرین تسلیم کرده و ما را تنها گذاشته، دلم خیلی گرفته است. به باور من او به مصداق فرمودهی سعدی بزرگ که «مرد نکونام هرگز نمیمیرد»، کماکان زنده است و هرگز هم نخواهد مرد، و به عبارتی او با کارهای فرهنگی ارزشمندی که انجام داد خود را جاودان کرد، و حالا هم صرفا به یک سفر ابدی رفته است.
شادروان ودیعتی از بازاریان بسیار خوشنام و مورد اعتماد، و یک فعال فرهنگی و نیکومرام در حوزۀ فرهنگ، هنر و تاریخ کرمان بود. از مهمترین کارهای او، احیا و مرمت حمام تاریخی ابراهیمخان ظهیرالدوله بود که حالا چند سالی است با کاربری جدید به عنوان موزه سیم و زر کرمان شناخته شده و از افتخارات کرمان به شمار میآید.
با او حدود یک دهه در ارتباط فرهنگی و رسانهای بودم. با شناختی که از او داشتم اجمالا میگویم که همۀ عشق و امیدش تلاش برای بالندگی میراث فرهنگی کرمان بود و در این راه هرچه در توان داشت انجام داد.
به منظور پاسداشت مقام شامخ این فعال و خادم فرهنگ کرمان، بیشترین مطالب این شمارهی استقامت را به یاد او و معرفی اجمالی کارهایش اختصاص دادهایم. روحش شاد و یادش گرامی باد.
هفتهنامه استقامت و پایگاه خبری فردایکرمان درگذشت او را به خانوادهی داغدارش و همهی آشنایان و همکاران او در صنف طلا و جواهر و نیز همۀ دوستداران میراث فرهنگی کرمان تسلیت میگوید.
نظر خود را بنویسید