گروه جامعه: در دو هفتۀ گذشته نگرانی از تخریب محوطۀ باستانی کنار صندل در جیرفت چنان مناقشه برانگیز شد که پای وزیر میراث فرهنگی را هم به این ماجرا کشاند. در ظاهر همهچیز آرام شد و این جنجال به پایان رسید. اما حالا که اوضاع آرام شده، همچنان این پرسشها بدون پاسخ روشن باقی مانده است که آیا مشکل کنارصندل واقعا حل شده است؟ یا موضوع صرفا به زمانی دیگر عقب رانده شده است؟ و اینکه جناب وزیر فرمودهاند تخریبی در این محوطۀ باستانی صورت نگرفته، آیا بهدنبال یک بررسی کارشناسی دقیق اعلام شده و چنین اتفاقی نیفتاده است و کارشناسان مستقل نیز با او همنظر هستند؟
حریم نداشتن سایتهای باستانی و تاریخی در استان کرمان موضوع تازهای نیست و کنارصندل هم با وجود ارزشهای فراوانی که دارد از این موضوع مستثنا نیست.
ساختوساز در روستای کنارصندل در مجاورت تپۀ باستانی کنارصندل و محل اصلی کاوشهای ناپیوستۀ دهههای اخیر، به تعیین و تصویب عرصه و حریم گره خورده است؛ مطالبهای که بارها مطرح شده اما هربار مسئولان میراثفرهنگی از پیگیری تعیین حریم و ایستادگی بر سر دفاع از این محوطۀ باستانی خود را کنار کشیدهاند.
تا اینکه دو هفته پیش، از انجام عملیات عمرانی احداث یک سالن ورزشی در عرصۀ کنارصندل و از سوی دهیاری روستا خبر داده شد و همین امر، مناقشاتی به دنبال داشته است.
موج خبری تخریب کنار صندل
دو هفته پیش کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که در آن از ساختوساز در محوطۀ کنارصندل و اقدامات عمرانی برای ساخت ورزشگاه توسط دهیار روستا در این عرصۀ باستانی خبر میداد.
پس از انتشار این کلیپ، مسئول پایگاه ملی میراثفرهنگی شهرستان جیرفت خبر داد که ساختوساز در محوطۀ باستانی کنارصندل متوقف شده است.
قادر شیروانی با بیان اینکه جلوی تخریب محوطۀ پنج هزار سالۀ کنارصندل گرفته شده است، در عین حال گفت که این موضوع هنوز مسائل حقوقی دارد و باید ریشهای حل شود
وی همچنین توضیح داد که چندین بار به دهیار تذکر داده شده که اینجا در عرصۀ کنارصندل قرار دارد اما پاسخ او این بوده که میراث در اینجا کاری نکرده و فعالیتی ندارد.
شیروانی در رابطه با مصوبهای که دهیار برای ساخت ورزشگاه به آن استناد میکند، توضیح داد که: «هر مصوبهای برای ساختوساز در اماکن تاریخی نیاز به تایید شورای فنی میراثفرهنگی دارد، این مصوبه بدون حضور نماینده میراثفرهنگی اخذ و به صراحت اعلام شده که نماینده میراثفرهنگی در جلسه مربوط به مصوبۀ مذکور حضور نداشته است.»
زخمناسور بر پیکر کنارصندل!
در ادامۀ ساخت و ساز در محوطۀ باستانی کنارصندل و اظهارات دهیار روستا در موجه دانستن ساخت بوستان و سالنورزش در این محدوده، میثم شهسواری، باستانشناس و عضو هیاتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه جیرفت با انتشار یادداشتی در پایگاه خبری میراث هلیل به این موضوع واکنش نشان داد. وی با ابراز تاسف از این اقدام مینویسد: «چه کسی بهتر از آقای دهیار و اعضای شورای روستا میداند و اطلاع کامل دارد که محوطۀ کنارصندل منحصر به آن دو تپه نیست؟»
او میافزاید: «چگونه دهیار، که آگاه از ریزترین مسائل محوطه و مطلع از تمامی پژوهشهای صورتگرفته در کنارصندل است و اطلاع کامل و دقیق دارد که گمانهزنیها برای تعیین حریم محوطه کی انجام شد و تا کجا ادامه داشته، خود را به بیخبری زده و در جایگاه مظلوم، گویی بخواهد مخاطب خود را ریشخند کند، دم از برکنار ماندن تپهها از تخریب میزند؟».
شهسواری اما همۀ تقصیر را متوجه دهیار نمیکند و کوتاهی میراث را در تعیین حریم با اهمیت میداند و مینویسد: « قطعا تشکیلات میراثفرهنگی در خصوص تعیین عرصه و حرایم محوطۀ بزرگ و عزیز کنارصندل، نهایت تعلل و اهمال را به خرج داده و کوتاهی آنها بخشودنی و قابل چشم پوشیدنی نیست».
این باستانشناس ادامه میدهد: «از مقام محترم قضایی خواهشمندیم به این مساله ورود کرده و به شدیدترین وجه با هر دو طرف ماجرا برخورد کند. اگر امروز در کنارصندل که چشم و چراغ و به سخنی ویترین میراثفرهنگی جیرفت و تمام جنوبشرق ایران و مورد توجه همه جای ایران و جهان است به این آسانی و فاجعهباری، تخریبها و ویرانیهایی چنین دهشتناک، در پیش چشم همگان، در روز روشن، رخ میدهد و کسی توجه نکند، بی گفتوگو فاتحۀ بسیاری از محوطههای دورتر، پرتتر و کمشناختهشدهتر خوانده است».
شهسواری در عینحال به تهدید دور شدن این ناحیه از ثبت جهانی هم اشاره میکند: «حیرتا و شگفتا. با این زخمهای ناسور ثبت جهانی کنارصندل اگر نه ناشدنی، بسیار دورتر و دیرتر خواهد شد. البته اگر این جهانی شدن و اساسا میراثفرهنگی برای کسی در این بوم، دغدغه باشد و دردی باشد.».
اهمیت کنارصندل و تمدن جهانی جیرفت
در مورد اهمیت تاریخی و جهانی تمدن کنار صندل مطالب و اظهار نظرهای مهمی از سوی صاحبنظران شده است که نباید آنها را فراموش بکنیم و با موضوع این محوطههای باستانی خیلی ساده و ساده برخورد کنیم.
برای نمونه، دکتر سیدسجادی ـ سرپرست کاوشهای باستانشناسی کنارصندل در بهمن سال ۱۴۰۲ در روزنامه شرق مینویسد: «در سال 1381 یک گروه باستانشناسی به رهبری استاد دکتر یوسف مجیدزاده موفق شده بقایای آثار یک معماری بسیار عظیم و شگفتآور ساختهشده از خشت خام همراه مصطبههای بزرگ خشتی را کشف کند که بدون شک یادآور برجهای معابد بینالنهرین هستند و به همین ترتیب طی تحقیقات جدیدتر بقایای یک بنای قابلتوجه دیگر نیز پیدا شد که ممکن است قلعهای بزرگ با یک دیوار دفاعی عظیم بوده باشد. بدون شک یکی از توجهبرانگیزترین مواد فرهنگی پیداشده در جیرفت، علاوه بر اشیای نفیس سنگ صابونی، لوحهها و کتیبههای دارای سامانه نگارشی هستند. یکی از این کتیبهها، قطعه شکسته آجری با یک نوشته «ایلامی خطی» است که قدمت آن به دوران آغاز ایلامی در حدود سه هزار پیش از میلاد بازمیگردد و اسناد و مدارکی در ارتباط با آن در شوش موجود است».
وی میافزاید: «این احتمال وجود دارد که کتیبه بهدستآمده، متعلق به یک دورۀ میانی و واسط باشد. در اهمیت این کتیبه همین بس که نمایانگر این نکتۀ بنیادین است که تمدن جیرفت، فرهنگی برخوردار از سیستم نگارشی و خط بوده و به احتمال زیاد توسط شاهان یا سلسلهای از پادشاهان اداره میشده است. علاوه بر آن در هر دو محوطه، بقایای کارگاههای صنعتی بسیاری یافته شده که روی سنگهای سخت و صدفهای حاصل از اقیانوس هند کار شده است».
وی ادامه میدهد: «آثار فرهنگی بهدستآمده و نتایج کاوشهای کُنارصندل، ثابت کرد یک هسته جدید شهری با اهمیتی بنیادین در توسعه مدلهای شهری در خاورمیانه باستان، فراتر از دانش پیشین باستانشناسی وجود دارد». مقاله دکتر سجادی خیلی مفصل است، در این مجال صرفا اشارهای گذرا به این سرمایۀ بزرگ تاریخی و فرهنگی در جیرفت شد که متاسفانه قدر آن چندان شناخته نمیشود و بدون دلیل کاوشهای باستانشناسی آن سالها متوقف شد و حالا هم که دوباره شاهد بازگشت باستانشناسان به این منطقه هستیم، هر بار به دلیل کمبود بودجه و اعتبار ادامهی این کاوشها به بنبست میخورد.
واکنش ناکافی و مصلحتجویانه وزیر
چنانکه اشاره شد این محوطۀ باستانی به دلیل نامشخص بودن حریم آن، اکنون در معرض تهدید قرار دارد. نهتنها کاوشهای آن بهطور جدی پیگیری نمیشود که تعیین حدود آن و آثار به دست آمده از آن در یک موزۀ باستانشناسی مناسب نگهداری نمیشود.
وزیر میراثفرهنگی در ماجرای اخیر، ضمن آگاهی از این موضوع اما تخریب محوطۀ باستانی کنارصندل را غیرواقعی دانسته و تاکید میکند که میراثفرهنگی با ساخت هر نوع سازهای مخالفت کرده و یگان حفاظت میراثفرهنگی نیز اجازه نداده تراکتوری که در محل بوده دست به کاری بزند.
به گزارش ایرنا، سیدرضا صالحیامیری در نشست خبری در محل وزارتخانه دربارۀ وضعیت میراث تاریخی کُنار صندل کرمان گفت: «من اخیرا آنجا بودم، این منطقه یکی از افتخارات بزرگ ایران زمین است، اما تصویری که در فضای مجازی ایجاد شده از تپه اصلی زیگورات است که در سال ۱۳۴۵ ثبت شده است».
صالحیامیری خاطرنشان کرد: «آنچه در فضای مجازی مطرح شده با واقعیت یکی نیست و تخریبی صورت نگرفته است».
وی ادامه داد: «قرار بود در این سایت تاریخی سولۀ ورزشی بسازند و ما گفتیم این اقدام ناممکن است و اقدامی صورت نگرفت».
وزیر میراثفرهنگی یادآور شد: «حجم اخبار، تصویری عجیب از منطقه ارائه میدهد در صورتی که اینگونه نیست و خبرنگاران باید اخبار را از منابع اصلی جویا شوند، نمیشود از طریق فضای مجازی برای حدود چهار هزار ساکنان روستا تصمیم گرفت».
وی افزود: «گفته میشود مردم روستا تقاضای ساخت سالن ورزشی دارند. در گذشته این موضوع مطرح شده و مقامات محلی برای ساخت آن توافق میکنند با اینکه انتخاب این مکان عمدی نبود اما باید آموزش لازم به مردم منطقه داده شود. باید به مردم آموزش دهیم که «کنار صندل» افتخار ایران است و این وظیفۀ دولت است و با هماهنگی استاندار موضوع دنبال میشود».
این میراث کهن حمایت میخواهد
در طول دو دهۀ گذشته چندین مدیرکل و نماینده و وزیر آمدهاند و دربارۀ این میراث عظیم حرف زدهاند و قولهایی هم دادهاند اما هیچکدام به منصۀ ظهور هم نرسیده است. از این رو، میتوان گفت که صحبت آقای وزیر که هیچ تخریبی در کنار صندل رخ نداده است، هم ناکافی و هم قدری مصلحتجویانه است و کمکی به حل مشکل این میراث کهن نمیکند و به نظر میرسد بیشتر برای پاک کردن صورت مسئله بیان شده است. ایکاش وزیر محترم به جای این مصاحبه شخصا موضوع را به صورت میدانی پیگیری میکردند و برای حل مشکلات این تمدن بزرگ و کهن، بودجه و اعتبار کافی در نظر بگیرند. حالا که صحبت به اینجا رسید، بد نیست از دکتر یوسف مجیدزاده هم برای کاوشهای کنارصندل رنج بسیاری برد، یادی بکنیم که در مصاحبهای میگوید: « براي ارزيابي و كشف كامل اين تمدن شگرف به ويژه شهر گمشدة آراتا كه زادگاه خط، شهر و دولت در آغاز تمدن بشري بوده، هنوز راه درازی در پیش است.»
و این نقل قول تاریخی را هم از روزنامه فرانسوی زبان لوموند فراموش نکنیم که:« كشفياتي با اين گستردگي و ارزش، همانند هليلرود شايد قرني يكبار صورت گيرد؛ تازه اگر قرني با اقبال همراه باشد»
نظر خود را بنویسید