اسما پورزنگیآبادی
پاییز امسال با یک اتفاق خوب رسانهای در حوزۀ معماری و شهرسازی در شهر کرمان همراه شد؛ تولد پادکستی با عنوان «خانه» که تاکنون دو اپیزود از آن منتشر شده است.
بنا به گفتۀ دکتر محمدعلی سیستانی ـ معمار، عضو هیات علمی دانشگاه و مدیر علمی پادکست خانه، استقبال از دو اپیزود منتشرشده که یکی عنوان «خانه ما» و بعدی «خانههای گمشده» را دارد بسیار فراتر از پیشبینیها بوده است. حالا قرار است هر سه هفته یک قسمت جدید از این پادکست منتشر شود.
او در این گفتوگو دربارۀ اینکه با چه انگیزهای به این نوع از کنشگری اجتماعی روی آوردهاند توضیحاتی داد و گفت که این پادکست رسالت اجتماعی و آموزشی دارد.
ماجرای شکلگیری پادکست خانه، به گفتۀ وی که مدیرعامل شرکت معماری شهر خیال نیز هست از این قرار است که در جریان یکی از نشستهای علمی و تخصصی که در این شرکت برگزار میشده، دکترآزاده شاهچراغی ـ معمار که به کرمان آمده بود پیشنهاد میدهد در کنار این نشستها، انتشار پادکست را هم جدی بگیرند. این شد که دکتر سیستانی به همراه گروهی از کارشناسان، تولید پادکست خانه را آغاز کردند. در گفتوگویی که در ادامه میخوانید، سیستانی دربارۀ این پادکست توضیحات بیشتری میدهد.
اگر تمایل دارید خانه را بشنوید، به این لینک مراجعه کنید: https://castbox.fm/va/6341714
*آقای دکتر، چرا سراغ این نوع از کنشگری اجتماعی یعنی تولید و انتشار پادکست رفتید؟
کسانی که من را میشناسند میدانند که همیشه دغدغۀ حوزۀ تخصصیام که معماری و شهرسازی است را داشتهام و برای این دغدغه، در ساختارهای مختلف اعم از دانشگاه، نظاممهندسی ساختمان، کارگروههای مشورتی و کمیسیونهای مرتبط تلاش کردهام. در واقع باید بگویم که در همۀ موقعیتهایی که امکان کنشگری وجود داشته سعی کردهام بهعنوان یک مسئولیت اجتماعی دغدغههایم را پیگیری کنم اما از جایی به بعد احساس کردم یک خلاء وجود دارد. اگر بخواهم یک نگاه کلی به موضوع داشته باشم باید بگویم که در حال حاضر، در حوزۀ معماری سه رویکرد را در جامعه شاهدیم؛ یکی رویکرد مردمپسندانه و بسازوبفروشی که بر وضعیت معماری و ساختمانسازی ما حاکم است که در ادبیات آن واژههایی عامهپسند مانند «نمای رومی، نمای هندی، امروز چه چیزی مد است، لاکچری» و امثال آن رواج دارد. رویکرد دیگر تخصصی است که زبان علمی و فنی بر آن حاکم است و نگاه سوم مدیریتی است که ویژگیهای خاص خود را دارد. من میخواستم به مسائل حوزۀ معماری و شهرسازی با نگاهی خارج از این سه رویکرد پرداخته شود در عین حال، نگاه مردم و معماران و مدیران و مسئولان به هم نزدیک شود. در ساختارهایی که حضور داشتم به نتیجۀ دلخواه نرسیده بودم این شد که سراغ کنشگری رسانهای از نوع پادکست رفتیم. پادکست خانه ذیل کارگروه فرهنگ شهروندی خانه فنآور معماری کرمان فعالیت میکند و با تولید و انتشار آن، میخواهیم فارغ از این سه رویکرد به مسائلی که مهمترین آن مسکن است بپردازیم. در حوزۀ مسکن، از نگاه مدیریتی شاخصهایی مثل سرانۀ مسکن، نفر در هکتار، میزان صدور پروانه، الگوی ساخت، ضوابط شهرداری و ... مطرح است. متخصصان برای پرداختن به موضوع مسکن به نظریات فلسفی میپردازند و در نهایت به پدیدارشناسی خانه میرسند که بسیار با آنچه که مردم میخواهند فاصله دارد چون همانطور که عرض کردم مردم بیشتر بهدنبال این هستند که چه نوع خانهای مد است یا خانهای که دارند چطور لاکچری میشود. ما در این پادکست، نگاهی متفاوت به خانه داشتیم و خانه را بهعنوان ظرف خاطرات و خیالها و مفهومی سرشار از غنای حسی دیدیم و با زبانی ساده دربارۀ فلسفه و چیستی خانه گفتیم و بهدنبال آن بودیم که بین نگاه معماران و مردم و مدیران دربارۀ این موضوع مهم نزدیکی ایجاد شود. من بر این باورم که خانه یک مانیفست یا بیانیۀ معمارانه نیست که معماران آن را بهعنوان ابزاری برای تبلور ایدههای خود ببینند بلکه ظرفی است برای یک مظروف. فکر میکنم با طرح چنین مباحثی در قالب پادکست خانه، مردم ارتباط بیشتری با معماران میگیرند و معماران هم خواستهها و نیازهای مردم را بهتر درک میکنند. البته در اپیزودهای بعدی، موارد دیگری مثل کافهها که امروزه به پاتوقهای شهری قدرتمندی تبدیل شدهاند نیز ورود خواهیم کرد.
* پس به فضاهای عمومی هم خواهید پرداخت. این سوال برای من پیش آمده بود که چرا در دو اپیزود اول، خانه را انتخاب کردید در حالی که مطالبات و گفتوگوها در شهرها در سالهای اخیر بیشتر حول فضای عمومی و پیادهراهها و موارد اینچنینی متمرکز است. وقتی دیدم شما در نخستین بخشهای این پادکست موضوع خانه را انتخاب کردید خیلی برایم جالب و البته غیرمنتظره بود.
ما قصد داریم به هرچه که مربوط به علوم محیطی اعم از معماری و شهرسازی و منظر و طراحی شهری است، با همین سبک و سیاقی که در دو اپیزود نخست داشتیم بپردازیم. امروزه یکی از مهمترین مسائلی که مردم و مدیران و معماران و شهرسازان هریک با زبان خود به آن میپرازند «کافه» است که بهعنوان یک پاتوق شهری جدید مطرح شده است. ما حتما در این پادکست سراغ این موضوع و سایر فضاهای شهری نیز خواهیم رفت و سعی میکنیم تجارب بینالمللی را مرور کنیم و از زاویهای هم به آن خواهیم پرداخت که به خواست مردم احترام گذاشته شود.
*چه گروهی از مخاطبان را مدنظر دارید؟ در دو اپیزود اول پادکست، مباحث تحصصی البته با زبان ساده مطرح شد. میخواهید چه گروههایی از جامعه شما را دنبال کنند و آنها را تحت تاثیر قرار دهید؟
تولید و انتشار پادکست را اولینبار خانم دکتر شاهچراغی به ما پیشنهاد دادند و گفتند سراغ پادکست بروید، نسل جدید پادکست گوش میدهد. بنابراین، یکی از مخاطبان جدی ما نسل جدید هستند و بسیار تاکید داریم و تلاش میکنیم که مخاطبان ما منحصر به معماران یا مدیران و مسائل اداری یا مردم نباشد بلکه میخواهیم بین این حوزهها ارتباط برقرار کنیم بنابراین، باید هر سه طیف را جذب و تفکرات آنها را به هم نزدیک کنیم و این مهمترین هدف و خواستۀ ماست. مثلا کارشناسی که در شهرداری دربارۀ صدور پروانه تصمیم میگیرد شاید تحت تاثیر مباحثی که در این پادکست دربارۀ خانه گفته شده قرار بگیرد و در ضوابط مربوط به ساختمانسازی تجدیدنظر کند یا همکاران ما در طراحیهای خود مسائلی که اینجا گفته شد را بیشتر مورد توجه قرار دهند. این پادکست رسالت اجتماعی و آموزشی دارد و مخاطب عام را هم مدنظر داریم. اینکه میگویید زبان دو اپیزود اول تخصصی شده سعی میکنیم در قسمتهای بعدی آن را رفع کنیم چون در دانشگاه به اندازۀ کافی ایزوله شدیم و گفتمان دانشگاه از جامعه فاصله گرفته، ما میخواهیم این فاصله را رفع یا حداقل کاهش دهیم.
*بازخوردها نسبت به کاری که انجام دادهاید چطور بوده است؟
براساس گزارشی که آقای دکتر امیری ـ تنظیمکنندۀ پادکست دادند به طرز عجیبی شنیده شدیم. این پنجمین پادکستی است که ایشان به آن میپردازد و گفتند آمار این دو اپیزود از تمام پادکستهای قبلیشان بیشتر است. هم در کشور خیلی مورد استقبال قرار گرفته و هم مخاطبانی از چند کشور دیگر داشتیم. این بازخوردها نشان داد که واقعا نسل جدید خیلی پادکست گوش میدهد. استقبال از این دو اپیزود بسیار بیشتر از پیشبینی ما بود و البته مسئولیت ما را هم سنگینتر کرد.
*فکر میکنید دلیل این استقبال زیاد چیست؟
چون به موضوعی پرداختیم که مربوط به زندگی روزمرۀ افراد است و فارغ از مباحث تخصصی هم به آن پرداختیم. در کل، معماری از جمله تخصصهایی است که بسیار با زندگی مردم عادی سروکار دارد. ضمن اینکه تعداد زیادی معمار و دانشجوی معماری داریم. انگار بخشی از جامعه منتظر چنین محتوایی بود و تشنگی نسبت به آن وجود داشت. خوشحالم این اتفاق از کرمان شروع شده است. این را هم بگویم که حتما به کرمان و مسائل آن نیز خواهیم پرداخت.
* در دو اپیزود اول، کارشناسان شما همه کرمانی بودند ولی مواردی که به آن پرداخته شد بومی کرمان نبود. یکی از سوالاتی که برای من پیش آمد همین بود که کرمان کجای دغدغههای پادکست خانه است؟
یکی از مسئولیتهایی که برای خودمان تعریف کردیم همین است که از شهر کرمان هم بهعنوان یک پتانسیل ارزشمند فرهنگی و تاریخی بگوییم. شهری که متاسفانه در حوزۀ معماری و شهرسازی آن خوب عمل نکردیم؛ چه در مواجهه با معماری گذشته و چه در معماری فعلی. ما میخواهیم بر کرمان اثرگذار باشیم و دربارۀ کرمان گفتوگو و آن را نقد کنیم. امیدوارم مدیران و مردم و معماران و همۀ کسانی که در حوزۀ شهر و معماری دخیل هستند ما را بشنوند. همیشه برای کرمان تلاش کردم ولی این بار میخواهم با کمک دوستانم، باروش و رویکرد دیگری اثرگذاری داشته باشیم.
*برای تولید و انتشار پادکست، چه چالشهایی داشتید؟
خوشبختانه پادکست چالشهای کمتری نسبت به دیگر فعالیتهایی داردکه انجام دادیم و میتوانم بگویم چالش خاصی نداشتیم. مهمترین چالش شاید بیتجربگی ما در حوزۀ تولید پادکست باشد. البته مطالعه و جمعآوری و ضبط و تدوین اپیزودها مقداری زمانبر و انرژیبر است.
*هر قسمت از این پادکست در چه بازۀ زمانی منتشر میشود؟ زمان مشخصی را مدنظر دارید یا هر موقع که فرصت داشتید؟
خیلی تلاش میکنیم منظم و هر سه هفته یک بار، یک اپیزود از این پادکست را منتشر کنیم. شاید ویژه برنامههای مناسبتی مثلا برای یلدا یا نوروز یا دیگر مناسبتها هم داشته باشیم.
*آقای دکتر، اشارهای کردید که دانشگاه ایزوله است و بین گفتمان آن با گفتمان جامعه فاصلهای ایجاد شده است. وقتی دانشگاهیان کرمان را با بسیاری دیگر از استانها مقایسه میکنم میبینم گروه زیادی از متخصصان در برابر آنچه که در کرمان رخ میدهد منفعل هستند و رسانه را نادیده میگیرند و حاضر نیستند ارتباط بگیرند. عدهای هم رسانه را تنها ابزاری برای رسیدن به برخی اهداف که گاهی هم شخصی و اقتصادی است میخواهند. در حالی که همتایان آنها در استانهای دیگر، از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی کنشگری میکنند و همواره با جامعه و مسئولان دیالوگ دارند. این دیدگاه را قبول دارید؟ فکر میکنید چرا این وضعیت را در کرمان داریم؟ و بهعنوان یک فرد دانشگاهی که شخصا به کنشگری اجتماعی از نوع رسانه ورود کرده چه صحبتی با دیگر همکارانتان دارید؟
با وجود ناکامیهایی که بوده، من همچنان معتقدم هر فعالیت اجتماعی بهویژه رسانه میتواند تاثیرگذار باشد. ما در شهر کرمان تجربههایی مثل حفظ خانهشهر را داریم. شاید این ساختمان وضعیت ایدهآلی که میخواستیم پیدا نکرد ولی همین که کاملا تخریب نشد ارزش دارد. مشابه این تجربه را در برخی دیگر از پروژهها هم داشتهایم و میتوان گفت که هرجا رسانه به کمک متخصصان وارد شده اثرگذار بودهایم. با این وجود، برخی از همکاران ما دچار یاس شدهاند به این دلیل که بسیاری از مدیران و مسئولان در کرمان اعتقاد به کار تخصصی و آکادمیک ندارند و ابزارها و نهادهای قدرت هم در اختیار آنهاست و همین، همکاران ما را نومید کرده و میگویند کنشگری ما وقت تلف کردن است چرا که هرچه صحبت کنیم، مدیران تصمیمات خودشان را میگیرند. موضوع دیگری که باعث ایجاد چنین فضایی در کرمان شده از دست رفتن احساس تعلقخاطر بسیاری از شهروندان از جمله متخصصان به شهر است. در پادکست هم در اینباره صحبت کردیم که یکی از مفاهیم مرتبط با خانه، حس تعلقخاطر است، وقتی تعلقخاطر را به یک مکان از دست میدهیم نسبت به آن بیتفاوت میشویم. در کرمان، عدهای که تخصص و مهارت و شایستگی لازم را ندارند، حتی وقتی از طرف متخصصان مخالفتی صورت میگیرد، تصمیم خود را میگیرند و راه خود را میروند و بسیاری از ما احساس میکنیم این شهر، شهر ما نیست چون مشارکت و دخالتی در آن نداریم و نظری از ما دربارۀ آن پرسیده نمیشود. در نتیجۀ این وضعیت، بخشی از جامعۀ تخصصی کرمان احساستعلق خود را به شهر از دست دادهاند و یک انفعال و بیتفاوتی به آنها تحمیل شده است. این شده که در کرمان با وجود اینکه تعداد زیادی معمار و شهرساز داریم ولی افرادی به تعداد انگشتان یک دست کنشگری دارند و بقیه در حالی که دانش و تخصص و ایده هم دارند ولی نومید هستند. برای من اما جهان بدون رسانه وحشتناک است و فکر میکنم قدرت رسانه در حدی است که اگر روزی نباشد شاید بازار تاریخی کرمان هم نباشد. بنابراین، همچنان و امیدوارانه به تلاشهای خودم ادامه میدهم.
نظر خود را بنویسید