گروه فرهنگوهنر: جایزۀ ادب و هنر صبا، از مجموعه جوایز زندهیاد مهندس علیرضا افضلیپور بنیانگذار دانشگاه در کرمان، امسال به استاد عباس اخوین چهرۀ نامدار هنر خوشنویسی ایران اهدا شد.
این جایزۀ ارزشمند که به نام روانشاد بانو فاخره صبا نامگذاری شده، اکنون به هفتمین دوره رسیده است.
در مراسم هفدهمین دوره از جایزه افضلیپور که روز گذشته ششم آذرماه در دانشگاه باهنر کرمان برگزار شد، استاد علیرضا هاشمینژاد، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مطرح حوزۀ فرهنگ و خوشنویسی ایران که زمانی از شاگردان استاد اخوین بوده، با اشاره به جایگاه استاد اخوین در تاریخ خوشنویسی معاصر و ایران گفت که این استاد معاصر با زندهکردن مکتب میرعماد در زمانهای که اکثر خوشنویسان پیرو مکتب میرزارضا کلهر بودند، توانست تحول بزرگی در خوشنویسی ایران ایجاد کند.
به گزارش استقامت، هاشمینژاد طی سخنانی بیان کرد: «پیدایش خط نستعلیق به قرن هشتم برمیگردد و تحولاتی که تا قرن دهم در این حوزۀ خوشنویسی رخ میدهد، تبلور واقعی فرهنگ ایرانی در هنر خوشنویسی است».
وی ادامه داد: «تکامل خط نستعلیق در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم، با شخصیتی به نام میرعماد همراه میشود که این دوره اوج خوشنویسی ایرانی در همۀ اقلام خوشنویسی و بهویژه خط نستعلیق است».
این پژوهشگر فرهنگوهنر افزود: «با توجه به وقایعی که مخصوصاً در قرن دوازدهم رخ میدهد، خط نستعلیق یک دورۀ افول را تجربه میکند تا اوایل دورۀ قاجار که نوبت به سلطنت فتحعلیشاه میرسد».
وی توضیح داد: «هرچند فتحعلیشاه از نظر سیاسی و اجتماعی خیلی مورد پسند ما نیست اما شخصیت مهمی در حوزۀ هنر است و بانی تحولاتیست که پس از این دورۀ افول در هنر ایرانی شاهد هستیم».
هاشمینژاد یادآور شد: «سفارش فتحعلیشاه به خوشنویس مهمی مانند عباس نوری سبب احیای خوشنویسی ایرانی در دورۀ قاجار میشود و تقریبا تا دورۀ ناصرالدین شاه دورۀ باشکوهی را تجربه میکند».
وی بیان کرد: «پس از انقلاب مشروطه با اتفاقی که در فرهنگ و اجتماع ایرانی میافتد، همۀ هنرهای سنتی به نوعی دچار یک افول عجیب میشوند و در واقع کَلانروایت هنر سنتی در ایران پایان مییابد که در این ماجرا بیشترین لطمه را خوشنویسی و نگارگری ایرانی تحمل میکند».
پژوهشگر حوزۀ فرهنگ و هنر افزود: «پیدایش صنعت چاپ پایان دورۀ نسخههای فاخری است که با هزینههای کلان دربار تهیه میشد».
وی ادامه داد: «با افول خوشنویسی هویت آن تغییر میکند و کاربرد خوشنویسی منحصر به حوزۀ صنعت چاپ و دیوان اداری میشود».
هاشمینژاد با اشاره به احیای هنرهای از یاد رفته در دوران پهلوی اول با پیدایش مدارس جدید، گفت: «در این دوران به خوشنویسی در تحصیلات دانشگاهی و حوزۀ هنر رایج کشور، اقبال نمیشود و خوشنویسی در حاشیۀ اصلی جریان هنر ایران بهعنوان یک حاشیۀ مورد پسند و فاخر ادامه پیدا میکند».
وی توضیح داد: «در دهۀ ۲۰ تا ۴۰ شمسی زمانیکه اندیشۀ احیا پیدا میشود، گروهی از خوشنویسان در حوزۀ دیوانی به عنوان کارمندان دولت و یا بهعنوان کسانی که در حاشیۀ صنعت چاپ، کتابت را انجام میدهند، مشغول کار هستند که ازجملۀ این استادان، استاد عباس اخوین است».
هاشمینژاد ادامه داد: «استاد اخوین از سال ۱۳۳۵ وارد فضای خوشنویسی میشود و از سال ۱۳۳۷ کار خود را آغاز میکند».
وی اظهار کرد: «از اواخر دورۀ قاجار با هنر دورۀ صفوی ازجمله مکتب میرعماد فاصلۀ بسیار زیادی میگیریم و مکتب جایگزین، مکتبیست که از درون چاپسنگی بر خوشنویسی حاکم میشود».
پژوهشگر حوزۀ فرهنگ و هنر خاطرنشان کرد: «در حالیکه جریان غالب خوشنویسی در آن دوره پیرو شخصیتی به نام میرزارضا کلهر است، تنها فردی که خلاف این جریان حرکت میکند استاد عباس اخوین است و مکتب میرعماد با حضور ایشان دوباره وارد جریان خوشنویسی میشود».
وی با بیان اینکه خوشنویسی تا قبل از انقلاب چندان مورد توجه و رو به پیشرفت نبود، گفت: «خوشنویسی یک جریان در حاشیۀ هنر ایرانی بود اما بعد از انقلاب با رویکردی که به هنر خوشنویسی میشود، استاد اخوین وارد فضای انجمن خوشنویسان ایران میشود و با توجه به اینکه اکثر خوشنویسان و استادان آن دوره، شیوۀ کلهر را دارند ایشان شیوۀ میرعماد را با پایمردی پیگیری میکند و این پایمردی با توجه به اینکه این شیوه مغفول مانده بود، باعث تحول بزرگی در خوشنویسی ایران میشود».
وی ادامه داد: «با توجه به اینکه استاد اخوین استعداد فراوانی در این حوزه از خود نشان میدهند، بر ارزشهای خوشنویسی مکتب صفوی هم میافزایند و به نوعی ما با حضور استاد اخوین هم یک جریان جدید در خوشنویسی را تجربه میکنیم و هم اینکه ایشان به یکی از خوشنویسان بزرگ تاریخ خوشنویسی بهویژه در کتابت که این روزها زمینۀ کاربردی آن فراهم نیست و مغفول مانده، تبدیل میشوند».
هاشمینژاد با بیان اینکه استاد اخوین از هر جهت، یکی از شایستگان تاریخ خوشنویسی معاصر و ایران هستند، گفت: «تالیفات ایشان بیش از ۳۵ کتاب است و مجموعه آثار ایشان سال ۱۳۶۴ منتشر شد و سه جلد سرمشقهای آموزشی ایشان مرتب در حال انتشار است».
وی با بیان اینکه متاسفانه استاد اخوین به دلایل بیماری نتوانستند در مراسم شرکت کنند، خاطرنشان کرد: «مکتبی که ایشان راهاندازی کردند پیروان فراوان قدرتمندی پیدا کرده است و بنده نیز افتخار این را داشتم که از سال ۱۳۶۴ شاگرد ایشان باشم و همچنان خواهم بود».
نظر خود را بنویسید