فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: میخواهم روز خبرنگار را بهطور ویژه به شهردار محترم کرمان آقای تویسرکانی تبریک بگویم. چرا؟ چون در میان شهرداران یک دهۀ اخیر کرمان رکورد رو در رو نشدن با رسانهها و خبرنگاران را شکستهاند!
جالب اینکه احدی هم اعتراضی به این رفتار ندارد! ایشان راه خود را میروند بیآنکه خود را در برابر رسانهها و خبرنگاران پاسخگو بدانند. در شهر چندین پروژه را شروع یا فعال کردهاند؛ از آسفالت معابر گرفته تا پل سهراهی شرفآباد و پل شهدای خلبان در بلوار هوانیروز و پیادهراهسازی میدان ارگ اما هیچکس دقیقا نمیداند در این پروژهها چه میگذرد. خبررسانی در انحصار روابط عمومی شهرداری قرار گرفته است. لابد شهردار محترم و مشاوران ایشان بر این گمانند که میتوانند با دوری از رسانهها موفقیت بیشتری کسب کنند؛ اما اگر تاکنون کسی با چنین رویهای توانسته به موفقیت برسد، ایشان هم خواهند رسید.
چند ماه پیش بنا به رسالت خبرنگاریام بارها برای مصاحبه با ایشان تماس تلفنی گرفتم. وقتی که دیدم پاسخ نمیدهند پیامکی برایشان نوشتم و گفتم: «آقای تویسرکانی! حدود پنج ماه از مسئولیت شما میگذرد، اما حتی یک نشست خبری برگزار نکردید، در خبرهای روابط عمومی میبینیم که مدام در حال برگزاری جلسه و بازدید هستید؛ بدون حضور خبرنگاران! موفقیت شما، موفقیت شهر و همۀ شهروندان است اما مادامی که ارتباط حرفهای با رسانهها نداشته باشید پیشبرد اهداف و برنامههایتان به نتیجهای که رضایتبخش باشد نخواهد رسید. بنده 10 سال است در حوزۀ شهر و مسائل شهری کار خبری (در رسانههای فردای کرمان و استقامت) انجام میدهم. شما نخستین شهرداری هستید که این همه از رسانهها دوری میکنید». و در پایان نوشتم: «اگر قصدی برای ارتباطات مستمر رسانهای و پاسخگویی ندارید لطفا همین موضوع را بهصراحت اعلام بفرمایید». از آن زمان حدود دو ماه میگذرد، باورتان میشود ایشان به همین پیامک هم جوابی ندادند، تا بدانم که چه باید بکنم؟!
این رفتار غیرقابل قبول رسانهای در حالی است که در زمانۀ ما اهمیت رسانه و نقش و کارکرد آن بر همگان هویدا شده و دیگر کسی نمیتواند بگوید بینیاز از این نهاد اطلاعرسان و منتقد است. نمیدانم شهردار محترم چه تجربه و شناختی از کار خبر و رسانه دارند، اما میدانم بازندۀ اصلی چنین مناسباتی خبرنگاران نیستند، چرا که به هر حال ما پاسخ پرسشهایمان را با هر زحمت و مشقتی که باشد از طریق منابع دیگر دریافت میکنیم.
حرف از بازنده زدم، تلخ است اما میدانم در نهایت، در چنین روابط سردی بین مسئولان و رسانهها، این مردم هستند که متضرر خواهند شد.
مدیران بهخصوص شهرداران با تصمیماتی که میگیرند و طرحهایی که اجرا میکنند کیفیت بخش اعظم زندگی روزمرۀ شهروندان را رقم میزنند. در خلاء دیدبانی رسانهها، اتفاق نامبارک «عدم شفافیت» رخ میدهد که نتیجۀ افزایش بیاعتمادی مردم است. در چنین وضعیتی است که راه و زمینه برای انتشار شایعات و اخبار نصفهنیمه و یکطرفه باز میشود و مردم هم، هر روز جای خالی خود را در تصمیمگیریها بیشتر احساس میکنند.
حال آنکه فعالیتهای درست و حرفهای رسانهای علاوه بر اینکه گفتوگو بین مردم و مسئولان را به جریان میاندازد، با انتشار منظم اطلاعات، کارشناسان و متخصصان مستقل و خارج از حلقۀ تصمیمگیری را نیز در جریان دقیقتر امور قرار میدهد؛ آنها از طریق اطلاعاتی که کسب میکنند قدرت نقد و نظرخواهی بیشتری مییابند و با کمک به تصمیمگیری و هشدار دربارۀ اشتباهات احتمالی، خطاهای مقامات و نهادهای مسئول را کمتر میکنند.
مقامات با دوریگزینی از خبرنگاران و رسانهها، علاوه بر از دست دادن این فرصتها، خود را در وضعیت خطرناک دیگری نیز قرار میدهند که آن هم بیتوجهی به بازخوردهای عمومی و عدم استفاده از این بازخوردها برای بهبود سیاستها و برنامههایشان است. میبینید؟ از هر جنبه که به موضوع بنگریم، منافع ارتباطات مستمر مقامات با رسانهها خود را نمایان میسازد!
بد نیست این را هم اضافه کنم که آقای تویسرکانی هشت روز بعد از اینکه از سوی شورای شهر بهعنوان شهردار انتخاب شد، جلسهای با حضور برخی مدیران رسانهها برگزار کرد و بعد از آن هم یکبار با فردایکرمان دربارۀ قطع درختان ابتدای بلوار زغالسنگ مصاحبه کرد. اما دیگر نتوانستیم با او ارتباط بگیریم. این یادداشت را با جملاتی از مدیرمسئول فردایکرمان تمام میکنم که در اولین و آخرین جلسۀ رسانهای آن روز شهردار خطاب به ایشان تاکید کرده بودند که «اگر به کارکرد واقعی رسانهها توجه شود، آنها میتوانند در چرخۀ توسعۀ شهر نقشآفرین باشند». / الف
نظر خود را بنویسید