اسما پورزنگیآبادی
اثبات اینکه همۀ وعدههایی که مقامات از گذشته تاکنون دربارۀ حمایت از بافت تاریخی شهر کرمان دادهاند صرفا به شعارهایی پوچ و بیسرانجام تقلیل یافته، نیاز به سند و مدرک ندارد اما برای اینکه دلخوش به وعدههای مقامات فعلی شهر دربارۀ توجه به بافت تاریخی نشوید و در دام تصاویر و فیلمهای روتوششدۀ برخی از بلاگرها از بافت تاریخی که در تلاشند تا شما را به داشتن چیزی که ندارید مجاب کنند! نیفتید و مطمئن شوید که روند تخریب و ویرانی شهر قدیم کرمان هنوز و همچنان ادامه دارد و خبری از توقف آن نیست، روایت دکتر سلمان ملکعباسی ـ مدرس دانشگاه شهید باهنر را از سرگذشت یک بنای قدیمی بخوانید.
ملکعباسی دکترای شهرسازی دارد. او میگوید که به واسطۀ تخصص و علاقهمندی شخصی، در بافت تاریخی مطالعاتی انجام میدهد و بهصورت میدانی نیز آن را بررسی میکند. او به درگاههای بناهای سنتی توجه ویژهای داشته و در اینباره مقالاتی نیز نوشته است. در جریان یکی از گشتوگذارهایی که ملکعباسی داشته در محلۀ گلبازخان به یک بنای قدیمی برمیخورد. اولین تصویر از درگاه این خانه را در سال 93 ثبت میکند. تصویر آن زمان نشان میدهد که حیات در این بنا همچنان جاری است اگرچه علائمی از فرسودگی هم در آن به چشم میخورد.
ملکعباسی دومین تصویر از این درگاه را در سال 96 ثبت میکند. در این زمان او توانسته وارد بنا هم بشود و تعدادی عکس از آن تهیه کند. تصاویری که از آغاز ویرانی بنا حکایت دارد.
سومین مراجعۀ او به این بنا در سال 1400 اتفاق افتاده است. اینبار هم درگاه خانه هنوز پابرجاست اما چیدن آجر و بلوکهای سیمانی در برابر این درگاه و برداشتن دیوار سمت راست، از آغاز اقدامات جدی برای تخریب آن خبر میدهد.
چند روز پیش که او به این بنا سر زده اما جز ویرانهای در آستانۀ نابودی کامل، اثر چندانی از آن درگاه و آن خانه نبوده است. بافت تاریخی شهر کرمان دهههاست که این تجربه را تکرار میکند.
در گفتوگویی که با دکتر ملکعباسی داشتم، وی ضمن شرح این توضیحات اظهار کرد: «در جریان مطالعات و مشاهدات میدانی که در بافت تاریخی دارم یا با مشاهدۀ تصاویری که دیگران ثبت میکنند، یک دلاندوهی و غمی مرا فرا میگیرد از بابت اینکه این بناها و بافت زیبا در شهر کرمان چطور بیوقفه دچار تخریب و تنزل کیفیت زندگی است».
وی با اشاره به تصاویری که از یک بنای قدیمی در محلۀ گلبازخان گرفته است، افزود: «مقایسۀ این تصاویر بهخوبی نشان میدهد که این بنا و بافت دچار کممحلی و بیمهری مالکان و ساکنان آن است».
این مدرس دانشگاه ادامه داد: «البته متولیان دولتی و شهرداری هم آنچنان که ضرورت داشته به این محدوده از شهر کرمان توجه نداشتهاند».
او گفت: «اگرچه حفاظت از این بافت و بناها جزو وظایف قانونی برخی دستگاهها از جمله شهرداری و میراثفرهنگی است اما همۀ کار هم بر عهدۀ ارگانهای دولتی نیست. من فکر میکنم مهمترین بخش از مسئولیت حفاظت، بر دوش مالکان این بناهاست».
ملکعباسی اظهار کرد: «به هر حال، دولت تا حدی میتواند حمایتهای مالی و ستادی داشته باشد اما اگر خود مالکان این بناها و حفظ آن را جدی بدانند و به آن به چشم داشتهای بسیار ارزشمند بنگرند، وضعیت بهتری را شاهد خواهیم بود».
وی توضیح داد: «شاید با تخریب این بناهای حیاطمرکزی زیبا و تبدیل آن به آپارتمانهای طبقاتی، سود بیشتری عاید مالکان بشود و این هم مطرح است که نگهداشت این بناهای سنتی کار آسانی نیست و هزینههایی دارد اما باید بپذیریم که تنها داشتههای سنتی ما در کرمان همین مراکز محلات کهن و همین بناها است و باید حفظ شوند».
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه آنچه از گذشتگان به ما رسیده نباید فقط متعلق به نسل ما باشد، تاکید کرد: «آیندگانی که بعد از ما میآیند هم حق دارند این داشتهها را در اختیار داشته باشند».
وی با اشاره به تخریب بنای قدیمی در محلۀ گلبازخان اظهار کرد: «شاید این بنا از نظر معماری چندان فاخر و ارزشمند نباشد اما همین که در مدت زمانی نسبتا کوتاه تخریب شد نشان میدهد بافت تاریخی شهر کرمان چقدر مورد بیمهری قرار گرفته است».
از این دست روایات از تخریب بناها و بافت تاریخی شهر کرمان در رسانهها و شبکههای اجتماعی فراوان آمده است. تصاویر و روایاتی که در بهترین حالت، آه کشیدن و افسوس خوردن عدهای را به دنبال داشته و پس از آن، به تاریخ سپرده شده بیآنکه برای جلوگیری از تکرار آن کاری اساسی انجام شود.
نظر خود را بنویسید