گروه جامعه: حمید نیکنفس شاعر و فعال حوزۀ فرهنگوهنر، سهشنبه هفته پیش در دفتر خود، میزبان گروهی از کارشناسان و علاقهمندان به تاریخ و هنر فرش دستباف کرمان بود تا با حضور آنها از یک مجموعۀ قدیمی نقشههای فرش کرمان رونمایی کند و در ادامه با این گروه در مورد اهمیت و چرایی تنزل جایگاه از دست رفتۀ فرش کرمان، گفتوگو و هماندیشی انجام شد.
در آغاز این دیدار، نیکنفس با اشاره به ماجرای آشنایی خود با نقشههای قالی گفت: «هشت، 9 ساله بودم که از تهران به کرمان برگشتم. از خوشاقبالیام، شوهر خواهرم نقاش قالی بود. از آن زمان با این هنر آشنا شدم و میتوانم بگویم هنر نقاشی را که بسیار به آن علاقهمندم را با نقشۀ قالی شناختم».
به گزارش استقامت، وی در مورد وضعیت نابهنجار کارگاههای قالیبافی در گذشته گفت: «اتاقهای تنگ و تاریکی را بهیاد میآورم که نور بسیار کمی از سوراخی در سقف به داخل آن میتابید و در این نور کمرمق، پرزهای قالی و ذرات گردوخاک را میدیدیم».
وی افزود: «در آن زمان، بسیاری از افراد، از سن پنج، شش سالگی پشت دار قالی مینشستند؛ کار بسیار سختی بود، و بیماریهایی مثل سل و رماتیسم جان و سلامتی آنها را تهدید میکرد».
وی ادامه داد: «همنشینی و آشنایی من با هنر قالیبافی موجب شد وقتی که توانستم کارهایی را انجام بدهم، سراغ خرید تابلو و نقشۀ فرش بروم».
این فعال فرهنگی سپس به بیان آشنایی خود با آقای رامشک از طراحان و استادان باسابقۀ قالی کرمان پرداخت و توضیح داد: «یک روز به قالیفروشی آقای سعید مختاری رفته بودم؛ آنجا بهطور اتفاقی با آقای رامشک آشنا شدم. ایشان شاید یکی از آخرین افراد نسلی باشد که هنوز به شیوۀ سنتی نقشۀ قالی میکشند؛ امروزه کشیدن نقشۀ قالی، دیجیتالی شده ولی ایشان با دست و رنگهایی که خودشان درست میکنند، این کار را انجام میدهند».
وی گفت: «وقتی با ایشان آشنا شدم پیشنهادی دادم. گفتم میتوانید به اندازۀ قالیچهای کوچک نقشهای بکشی؟ پاسخ مثبت دادند. ایشان از پنج سالگی کار قالیبافی را شروع کرده و بعد به طراحی نقشۀ قالی روی آوردهاند و با ژرژ تیمو که در کرمان تجارتخانه داشت کار کردهاند. وقتی آن پیشنهاد را دادم، تصور نمیکردم اینقدر ذهنشان باز باشد و بتوانند کارهای عجیب و غریبی خلق کنند. تیمو به کسانی که با او کار میکردند گفته بود ذهنتان را باز کنید و فقط یکچهارم کار نکنید».
وی افزود: «بعد از دو، سه ماه وقتی آقای رامشک نقشه را آوردند من شگفتزده شدم که چطور یک فرد میتواند تا این حد ذهن پویایی داشته باشد».
وی اضافه کرد: «همکاری ما با ایشان ادامه پیدا کرد تا اینکه حدود 24 نقشۀ قالی آماده شد و همچنان هم داریم پیش میرویم».
نیکنفس اظهار کرد: «در ادامه، از طریق دکتر فاطمه کهن با خانوادۀ آقای حسین کریمدادی آشنا شدم. دختر و داماد ایشان گفتند که پدر خیلی به نقشۀ قالی علاقهمند هستند. از ایشان دعوت کردم تا از مجموعهای که داریم بازدید کنند. وقتی نقشهها را دیدند طراحان را شناسایی کردند و اسم نقشهها را هم میدانستند».
وی ادامه داد: «از ایشان خواستم که به ما برای نوشتن اسامی نقشهها و طراحان کمک کنند که این کار انجام شد. در ادامه، ایشان وقتی علاقۀ مرا به این کار دیدند گفتند که تعدادی نقشه در خانه دارم که خیلی برایم ارزشمند هستند. بهتر است از داخل خانهها بیرون بیایند».
نیکنفس با بیان اینکه بسیاری از نقشههای قدیمی قالی کرمان که در خانهها نگهداری میشد را موریانهها خورده است، یادآور شد: «در گذشته، گاهی وقتی کار بافت قالی تمام میشد نقشههای آن را میسوزاندند تا کس دیگری نتواند مشابه آن را تولید کند».
وی افزود: «پس از این آشنایی، یک روز آقای کریمدادی با تعداد زیادی از نقشههای قالی به اینجا آمدند و با کمک هم و با شوق فراوان، این مجموعه را که ملاحظه میکنید، درست کردیم».
یادی از نقاشان قدیمی فرش
در ادامه، آقای حسین کریمدادی ـ از فعالان قدیمی حوزه فرش کرمان نیز با بیان اینکه در گذشته هر طراحی، قلم مخصوص به خود را داشت، اظهار کرد: «من در بیشتر مناطق استان مثل کوه باداموییه، بوج، استخروییه، چشمهگز، خانوک و ...کارگاه داشتم».
وی سپس نام برخی از نقاشان قدیمی فرش را ذکر کرد و گفت: «نقشهها را افرادی مثل حسن متقی، ارجمند، تجلی، اکبر صوتی، میسرجانی، شبستری، ایرانمنش، سیفالله زحمتکش، کاظم ابراهیمی، اصغر احمدعلی، حسینخان شاهرخی، حسنخان شاهرخی، محمودیان، سروری، حسن دانشور و ماشالله سجودی میکشیدند».
نقشههای فرش انحصاری بود
در این نشست آقای شکرالله رامشک ـ از طراحان و نقاشان قدیمی فرش کرمان نیز گفت: «در گذشته اگر نقشهای را خارج از ضابطه میکشیدیم جریمه میشدیم و کتک میخوردیم».
وی افزود: «در زمانهای گذشته نقاشی فرش به (دو) صورت ادارهای و آزاد صورت میگرفت».
وی ادامه داد: «نقشهای ادارهای که بافته میشد به آمریکا و لندن و کشورهای خارجی دیگر صادر میشد».
وی با بیان اینکه ما پیش ادارات خارجی تیمو و عطیه کار میکردیم، اظهار کرد: «نقشهای را که آنجا میکشیدیم اجازه نداشتیم بیرون هم آن را بکشیم. اگر امروز رئیس ادارۀ آن زمان بود و میدید من نقشۀ آنها را اینجا آوردهام باید به زندان میرفتم!».
رامشک توضیح داد: «نقشههای فرانسوی و آمریکایی مخصوص به خودشان بود. هر نقاشی هم یک سبک کار داشت. مثلا بعضی نقاشان فقط نقشههای آمریکایی میکشیدند که رنگ مرده و کمرنگ نیاز داشت. نقشههای داخلی هم داشتیم. من همه سبکی میکشیدم؛ نقش آمریکایی و فرانسوی و هر کشور دیگری».
وی افزود: «نقاش آزاد هم زیاد بود ولی نقاش ادارهای باید کسی میبود که بتواند امضا کند. نقاشان آزاد هرچه که سفارش داده میشد را میکشیدند».
در ادامۀ این نشست، محمد طاهری کارشناس فرش و پته، محمد گنجوی فعال حوزه فرش، علیرضا هاشمینژاد پژوهشگر حوزه فرهنگ و هنر، دکتر حسین حسنی پزشک و فعال حوزه فرهنگ، سیدرضا خضرایی خوشنویس و مجموعهدار، مختارآبادی فعال حوزه فرش، دکتر نیکنفس شاعر و فعال فرهنگی و ... در مورد فرش و گذشته آن دیدگاههای خود را بیان کردند.
نظر خود را بنویسید