عباس تقیزاده*
دوران کرونا را به خاطر بیاورید؛ عطش عمومی برای دنبال کردن اخبار مربوط به واکسنها، پروتکلها، درمان، سبک زندگی و ... چنان بالا بود که حضور پزشکان و متخصصان در رسانهها به امری مستمر تبدیل شد. اما در این میان انتشار شایعات، اطلاعات گمراهکننده، دروغ و پیشنهادات غیرمعتبر برای پیشگیری و درمان کرونا به چالشی برای شهروندان بدل شد.
گاهی نیز متخصصان آنقدر با زبان تخصصی و دانشگاهی سخن میگفتند که از فهم عموم خارج بود و ارتباط چندانی بین این سو و آن سوی رسانه برقرار نمیشد.
این وضعیت محدود به مقولۀ پزشکی نیست.
یافتههای علمی در شاخههای مختلف در قالب مقالات تخصصی و سخنرانیها در کنفرانسها مطرح میشوند اما عموم مردم نیز باید از آنها سهمی داشته باشند.
اینجاست که روزنامهنگاری علم مطرح میشود. گرایشی که به عمومی شدن علم و افزایش دانش علمی شهروندان کمک میکند.
اما در عمل وضعیت روزنام نگاری علم و خبرهای علمی مطلوب نیست. کافی است بخشهای خبری رادیو و تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها و حتی سایتهای دانشگاهی را ببینیم، خبرهای علمی جایگاه مطلوبی ندارند. غلبۀ ارزش خبری شهرت و اخبار دولتی، اداری، سیاسی، فرهنگی و پوشش خبری مراسمها به حدی است که سهم چندانی برای اخبار علمی نمیماند، اما منصفانه باید گفت این همۀ ماجرا نیست. دانشگاهها، مراکز پژوهشی و فناوری نیز میل چندانی برای تولید چنین خبرهایی ندارند. کمتر پیش میآید که در کنار خبر اعلام کسب رتبههای علمی دانشگاهها یا استادان توضیحاتی دربارهۀفعالیتها هم داده شود برخی مسئولان دانشگاهی نیز چندان از حضور خبرنگاران در محیطهای علمی استقبال نمیکنند و نوعی رسانه گریزی را در پیش گرفتهاند.
در این شرایط، روابطعمومیها میتوانند بین رسانهها و مراکز علمی نقش واسطگری ایفا کنند. آنها حتی میتوانند روزنامهنگاری علم را به کمک استادان و کارشناسان خبره رونق بخشند.
دورههای مشترک آموزشی مرتبط برای استادان علاق مند به روزنامهنگاری و خبرنگاران برگزار کنند. سوژهها را به رسان ها اعلام و مسیر تهیۀ گزارش، مستند، مصاحبه و... را فراهم سازند. قطعا در این راه روسای دانشگاهها باید پشتیبان روابطعمومیها باشند.
از لحاظ ساختاری رئیس روابط عمومی در دانشگاهها زیر نظر رئیس دفتر ریاست است و در بسیاری از شوراها و مراجع تصمیمگیری عضو نیست. ضمن آنکه در دانشگاهها به دلیل حضور سه گروه اعضای هیات علمی، کارمندان و دانشجویان هماهنگی و زبان مشترک به سختی شکل میگیرد و خواسته و ناخواسته چنین محیطهایی دارای تعارضات پیدا و پنهانی هستند که جز با تجربۀ زیسته کشف نمیگردند.
اگر مسئولانی در دانشگاهها راه رسانهگریزی و مانعتراشی برای تعاملات رسانهای را در پیش بگیرند نه تنها به دانشگاه که به استان کرمان و مردم زیان میرسانند.
برخی محیطهای دانشگاهی امروز به آرامستانی تبدیل شدهاند که سکوت و بیصدایی کاذب و تحمیلشده بر آنها، دستاورد بزرگی قلمداد میشود.
خانه مطبوعات به عنوان نهادی صنفی، وزارت علوم و استانداری کرمان و دستگاههای فرهنگی و نظارتی باید افزایش کمّی و کیفی تعاملات رسانهای را از دانشگاهها مطالبه و در رتبهبندی دانشگاهها و ارزیابی مدیران آنها لحاظ کنند.
چرا نباید خبرها و محتوای علمی، تحلیلی و... از دانشگاهها و مراکز علمی استان کرمان به اندازۀ کافی در رسانهها منتشر شود.
منظور اطلاعرسانیهای یکطرفه، صرفا پوشش رویدادها و ارائۀ گزارشهای کلیشهای و گاه تکراری نیست. گاهی شاهدیم صرفا در مناسبتهایی مانند هفتۀ پژوهش، دهه فجر و هفته دولت یا ذیل شعار سال، دانشگاهها دیده میشوند یا در مناسبتهای سیاسی و ملی، برخی مواضع دانشجویان منتشر میشود و رابطهای پویا و تعاملی و همهجانبهنگر کمتر وجود دارد.
روزنامهنگار علم علاوه بر دانش و مهارت عمومی روزنامهنگاری، لازم است در رشتۀ علمی تخصص داشته باشد تا بتواند مفاهیم و یافتههای آن را به زبان قابل فهم با حفظ ارزش و اعتبار علمی منتقل کند. یا از سوی دیگر استادان و پژوهشگران میتوانند با کسب مهارتهای روزنامهنگاری وارد این عرصه شوند.
امروزه دستکم در استان کرمان کمتر شاهد انتشار نظرات تحلیلی استادان و معرفی دقیق دستاوردهای علمی و پژوهشی در رسانهها هستیم. در خلق این وضعیت، هم رسانه و هم محیطهای علمی نقش دارند. حتی بهندرت نتایج رسالههای دکتری و پایاننامههای کارشناسی ارشد و نتایج پژوهشهایی که برای مردم دارای اهمیت است با زبانی عمومی منتشر میشود.
برای کم کردن رشد شبهعلم، اطلاعات گمراهکننده و مخدوش باید تلاش کنیم زبان علم و جامعه به هم نزدیک و موانع ارتباط آنها برداشته شود.
روابط عمومیهای دانشگاهی و محیطهای علمی میتوانند با پشتوانۀ مدیران دانشگاهها پیشران روزنامهنگاری علم باشند. روسای دانشگاهها حتی باید مشوق اعضای هیات علمی و پژوهشگران در تعاملات رسانهای باشند و از آن استقبال کنند.
نگاههای سیاسی و امنیتی به اخبار علمی و تحلیلی؛ رقابتهای مخرب درون سیستمی، تمایل به خلوتگزینی برخی شخصیتهای علمی در محیطهای دانشگاهی از تعاملات رسانهای اعتمادزدایی میکند و دست خبرنگاران و استادان را برای همکاری میبندد.
اگر روزنامهنگاران و رسانهها، روابط عمومیهای مراکز علمی، مدیران و استادان دانشگاهها و جامعه را در یک زیست بوم در نظر بگیریم بهتر میتوانیم به ارتقا روزنامهنگاری علم در استان کمک کنیم.
گسترش و ارتقا روزنامهنگاری علم میتواند بخشی از ذهنیتهای منفی از کرمان را بزداید، ظرفیتهای کمتر دیده شده را معرفی کند، اعتماد به نفس عمومی، امید و حس تعلق به استان را افزایش دهد و شناخت بهتر از استان کرمان را به همراه داشته باشد.
*دکترای ارتباطات، پژوهشگر و روزنامهنگار
نظر خود را بنویسید