گروه جامعه ـ هر روز دارد به تعداد کسانی که آرزومند رونق گردشگری کرمان هستند افزوده میشود؛ چه در بین مردم و چه مسئولان و متولیان. وضع فعلی اما حکایت از آن دارد که رونق گردشگری کرمان فعلا در حد آرزو و محدود به شعارهایی فانتزی و البته در مواردی کاسبکارانه است.
به نظر میرسد عدم تناسب بین خواستهها و آرزوها برای گردشگری استان با آنچه که در واقعیت وجود دارد بیش از هرچیز تحت تاثیر بیبرنامگی در این حوزه باشد.
به اذعان بسیاری، در نبود برنامهای جامع و دقیق که از دل مطالعاتی علمی بیرون آمده باشد نمیتوان انتظار گشایش و رویش گردشگری را داشت.
پوشیده نیست آنچه که در حال حاضر بهعنوان گردشگری کرمان شناخته میشود نه ماحصل برنامهای درازمدت که همۀ نیروها و امکانات و تلاشها را برای رسیدن به یک نقطۀ مشخص همراستا کند بلکه نتیجۀ تلاشهای پراکندۀ عدهای است که بیشتر هم براساس علایق شخصی عمل میکنند و مطابق پاسخی که خودشان برای پرسش «چه باید کرد» درست میدانند.
این در حالی است که تکاپو برای برنامهریزی در حوزۀ گردشگری کرمان سابقهای طولانی دارد. نخستین تلاش منسجمی که در اینباره صورت گرفت به اوایل دهۀ هشتاد خورشیدی یعنی حدود 22 سال پیش برمیگردد. گروهی که در آن زمان نشستند و طرح «کرمان 85» را با هدف توسعۀ گردشگری کرمان نوشتند آنقدر به نتایج آن امیدوار بودند که پیشبینی میکردند این طرح از کرمان به سایر استانها نیز گسترش یابد. تاکنون از نتایج آن طرح و شکستها و موفقیتهایش گزارشی منتشر نشده یا اگر شده در اختیار رسانهها قرار نگرفته اما همین که اکنون و در آستانۀ سال 1403 جای خالی برنامهای علمی و درازمدت برای گردشگری به چشم میآید و بسیار هم از فرصتسوزی و روزمرگی در گردشگری صحبت میشود میتواند تا حدی نمایانگر رویکردها و روشهای دو دهۀ گذشته استان باشد.
البته این که برای گردشگری برنامهریزی درازمدتی صورت نگرفته به این معنا نیست که ضرورت آن احساس نشده بلکه بیشتر نشاندهندۀ آن است که برنامهریزی برای گردشگری در استان کرمان طرفدار جدی نداشته است وگرنه بهعنوان مثال، مذاکرات اتاق بازرگانی با یک مشاور اسپانیایی برای تهیۀ طرح جامع گردشگری که در سال 96 در حال انجام بود باید به یک نتیجهای میرسید یا وعدههای پیاپی مدیران سابق میراثفرهنگی استان و یا استانداران سابق در خصوص این که برای گردشگری طرحی جامع تهیه خواهد شد باید سرانجامی پیدا میکرد. هیچیک از این تلاشها و وعدهها اما منتج به این نشده که گردشگری صاحب برنامه بشود. دربارۀ چرایی عدم تحقق آن هم چیزی گفته نمیشود!
در حال حاضر، تنها برنامهای که در حوزۀ گردشگری در استان وجود دارد و اجماعی لااقل صوری هم حول آن شکل گرفته طرح «کرمان 1404» است؛ طرحی که رویدادهایی را در روستاها و شهرهای مختلف استان تعریف کرده و دبیرخانۀ آن در اتاق بازرگانی فعال شده است. صحبت از همان طرحی است که بسیاری از فعالان گردشگری کرمان آن را نمیشناسند و از جزئیات آن بیخبرند یا اگر هم خبر داشته باشند دربارۀ ارزیابی و گفتن از خوب و بد آن سکوت را ترجیح دادهاند. طرحی که دستاندرکارانش در چند ماهی که از تصویب آن گذشته، بیتوجه به نیازهای اساسی گردشگری، به اقداماتی همچون جلب توجه گردشگران به سمت کرمان از مسیر صفحات بلاگرها دل خوش کردهاند.
گردشگری در استان کرمان در حالی در مدار ناکامی گرفتار شده که بازار آن در ایران و جهان مدام در حال رقابتیتر شدن بوده و ارج نهادن به تخصص در این صنعت رو به گسترش است. کرمان اما در این بازار به عقب رانده شده است آن هم در دورانی که در همین همسایگی ما، یعنی در یزد با گامهای متوالی و محکمی که طی دهههای متوالی برداشته شده، میوهچینی از این درخت پربار و بر، نیروهای زیادی را فعال کرده است.
در همین نوروز که خیلی از کرمانیها برای سفر با وسایل حملونقل عمومی به خصوص هواپیما و قطار در بسیاری از مسیرها با مشکل تهیۀ بلیت مواجهند یا برای سفر خارج رفتن باید حتما رنج سفر به تهران را در شرایط کمبود بلیت متحمل شوند، یزدیها بنا به اعلام دستیار ویژۀ استاندارشان، از 29 اسفندماه تا 17 فروردینماه شش پرواز به استانبول خواهند داشت!
بازار پررونق گردشگری برخی استانها، ضمن آنکه میتواند امید و تجربه و انگیزۀ کافی برای حضور باصلابت استان کرمان در این بازار را به ارمغان بیاورد این نگرانی را هم زنده میکند که نکند روزی برسد که نیروهای متخصص و حتی سرمایهگذاران کرمانی بار سفر بسته و کرمان را به مقصد بازارهای دیگری ترک کنند؟
در همین حال، راههای خروج از رخوت و رکود گردشگری مشخص است. انگیزه و میل به گشایش و جهش گردشگری هم وجود دارد یا لااقل مخالفتی جدی با رونق گردشگری در استان نیست. میماند برخاستن و قدم برداشتن و جنگیدن برای برداشتن سهم کرمان از سبد سنگین گردشگری دنیا.
کسی را تصور کنید هر صبح که از خواب بیدار میشود نمیداند چه کارهایی را باید انجام بدهد و از چه کارهایی باید دوری کند. این فرد، هدفهای کوتاه و بلند مشخصی هم در زندگیاش تعیین نکرده است، خود را و تواناییها و ضعفهای خود را بهخوبی نمیشناسد و نمیداند چه کسانی و چه نهادهایی چه کمکهایی برای رسیدن او به موفقیت میتوانند داشته باشند؛ با این وجود رویای کسب موفقیتهای بزرگ را در سر میپروراند و حتی برای رسیدن به آن موفقیتها چشمانتظار هم میماند. اگر چنین کسی توانست به آرزوهایش برسد، گردشگری کرمان هم در نبود برنامهای علمی و همهجانبه و بدون کمک و اتحاد حامیانی بااراده و سختکوش و در حالی که به رویکرد عدم بهرهگیری از تخصص و دانش رسمیت میبخشد، به قلۀ رونق خواهد رسید.
توجه به برنامهریزی در حوزۀ گردشگری از این لحاظ اهمیت دارد که این فعالیت پرطرفدار انسانی اثرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و حتی سیاسی متفاوتی بهدنبال دارد و بهدلیل تاثیرپذیری از تکنولوژی، سرعت تغییرات بالایی را تجربه میکند و هرچه که رشد میکند بازارش هم به همان نسبت پیچیدهتر میشود. اگر برای چنین شرایطی برنامهای نداشته باشیم، در مسیر باد رها شده و به ناکجاآباد خواهیم رسید.
از گردشگری کرمان که میگوییم صحبت از سفر کردن به سرزمینی است که غنای تاریخی و فرهنگی و طبیعی آن نمیتواند دست هیچ گردشگری را از «تجربه و رضایت» خالی بگذارد. فعلا اما همۀ این ظرفیتها بیشتر به کار سخنرانیهای پرطمطراق مدیران در جلسات رسمی آمده تا اینکه برای خدمت به رفاه و اقتصاد و فرهنگ این استان بهکار گرفته شود. شاید سال نو، روزگاری نو و رونقی در خور، برای گردشگری کرمان رقم بزند.
نظر خود را بنویسید