سیدمهدی طبیبزاده*
۲۰ سال از روزی میگذرد که سحرگاهش، زمین دشت بم، چنان بر خود لرزید که مام وطن، همچنان بر زخمی که بر جگرش افتاد، ناله میکند.
هنوز ۵ دی که میشود، قامت مردمان نه کرمان بلکه ایران، به بلایی که طبیعت بر کمرشان نشاند، خم میشود. هنوز صدای فرماندار بم در کرانۀ آسمان صبح ۵ دی میپیچد که «آقای کریمی، بم تلّی از خاک است»، هنوز آغاز زمستان که میشود دل کرمانیان میلرزد، فرو میریزد و تلّی از غم میشود.
اما «بم» از همان روز بعد، اراده کرد که برخیزد؛ که راست قامت بماند، به سان نخلهایش.
و اکنون بعد از ۲۰ سال؛ ققنوسوار، از آتش روزگار برخاسته و پا برجاتر از گذشته، همراه با مردمانش، آیندهای باشکوه را به تصویر میکشد.
درس بم، حتی در مقیاس جهانی، نمونهای از نحوۀ عمل بعد از بحران بود. هر چند که نقدهایی بر بخشی از عملکرد کنترل بحران وارد است، اما روی هم رفته قضاوت جهانی، نحوۀ عمل مدیریت بحران زلزله را مثبت ارزیابی میکند و حتی آن را نوعی الگو در کلاس جهانی معرفی میکند.
تعریف مدیریت بحران، بعد از زلزلۀ بم تغییر کرد. استانداردهای ساختمانسازی بهروز شد و نوعی تجربۀ منحصر بهفرد مدیریت یکپارچه، در کنترل بحران ثبت گردید و آغازی شد بر رویکردی که افزایش تابآوری جوامع محلی در برابر وقوع رخدادهای طبیعی را به همراه داشت. همچنین جوامع را نسبت به درک خطر، کاهش ریسک بلایا و نحوۀ عمل حین وقوع رخداد هوشیارتر ساخت.
۲۰ سال زمان ایدهآل برای برگشت یک جامعه به تعادل، ناشی از ضربهای هولناک میتواند باشد. همین اتفاق میتوانست روند رشد جامعۀ دیگر را کاملا متوقف کند. اما بازگشت بم هرچند نموداری پر فراز و نشیب داشت، اما در هر حال سیرش صعودی مینمود و امروز بم میتواند ادعا کند که از بحران خارج شده است.
۵ دی امسال میتواند بازگشت سربلندانۀ بم باشد به شکوه و ابهت سابقاش و حتی بیشتر از آن. چراکه حادثهای را از سرگذرانده که میتوانست تمدنی را نابود سازد.
روزگاری بم مقصد ثابت گردشگران ایران بود و یکی از پررونقترین مقاصد گردشگری. «ارگ بم» بزرگترین بنای خشت و گلی جهان و «منظر باغشهر بم» اولین منظر شهری ایرانی در زمرۀ میراث جهانی و «قناتهای اکبرآباد و رستمآباد» و بافت تاریخی زیبایش، بم را برای سالها نقطۀ پر قدرت جذب گردشگر چه داخلی و خارجی قرار داده بود. ارگ جدید هم با ایدۀ ایجاد محیطی صنعتی تفریحی ایجاد شد تا وجوه دیگر مقصد را تقویت کند. فرودگاه ساخته شد و بم به شبکۀ راهآهن کشور اتصال یافت که رفت و آمد گردشگران را تسهیل نماید. اما ....
زلزلۀ ویرانکنندۀ بم. شکست عمیقی را بر گردشگری کرمان وارد کرد. آنچنان که کرمان از مدار گردشگری ایران حذف شد.
ویرانههای بم بازسازی شد . ارگ بم، شکوه گذشتۀ خود را یافت و بم دوباره قد علم کرد. اما سایۀ سنگین آن خاطرۀ تلخ همچنان بر گردشگری استان کرمان باقی مانده است.
اکنون بم با دارا بودن ۳ اثر ثبت جهانی و پتانسیلهای روزافزون گردشگری، برنامههای بلند پروازانهای به منظور ایجاد مجموعهای بزرگ برای سهولت دسترسی صحرانوردان به ریگ یلان و بخش جنوبی لوت، دارد. همچنین قطب دوم خودروسازی کشور و وجه تقویتشدۀ صنعتی این شهر، فرصتهای شغلی متنوع را ایجاد کرده که میتواند مقصد مناسبی برای مهاجران ماهر و نیمهماهر از مناطق پیرامون خود باشد.
۲۰ سال ایستادگی و مداومت مردمان و مدیران شهری در بازسازی بم، اکنون شرایطی را فراهم کرده که میتوانیم ادعا کنیم که: بم آماده است که قویتر از گذشته به مدار گردشگری ایران بازگردد، مختصات آن را از نو تعریف کند و میزبان گردشگرانی شود که از همۀ دنیا میآیند تا میراث ارزشمند جهانی را بعد از ضربهای هولناک ببینند. آنها خواهند آمد که به غیر از ارگ و نخلستانها و قناتهای پر آب و بافت تاریخی و صحرای لوت و وجۀ صنعتی و پیشرو بم، میراث جهانی از مقاومت جامعهای را شاهد باشند که یکی از هولناکترین رخدادهای طبیعی سدۀ اخیر جهان را از سر گذراندهاند. آنچه که در قالب گردشگری تلخ، تعریف میگردد.
اکنون شاهد زایش ققنوسوار نگین صحراهای ایران خواهیم بود که بر سوختههای خویش، بم پسا زلزله را باشکوهتر از هر زمان به نمایش جهانیان خواهد گذاشت.
* رئیس اتاق کرمان
نظر خود را بنویسید