رحیم بنی اسد آزاد: «احسان رافتی» عکاس که سایت «دوربین دات نت»، استارتاپ «تهران ایمیجز» و سایت «ژیار» را راه اندازی کرده و سالهاست با عکاسی و تولید ویدیو به معرفی تهران و مکانهای دیدنی و گردشگری ایران پرداخته است؛ میگوید: من از سال 83 در خدمت دوربین دات نت که یک سایت عکاسی است هستم، وچون ساکن شهر تهران هستم سال 99 با هدف معرفی شهر تهران به همشهریان خودم استارتاپ تهرانایمیجز (سایت و اپلیکیشن) را با شعار کشف و لذت زندگی در تهران راه اندازی کردم که به مردم شهرم نشان بدهم تهران مکانهای دیدنی بسیار زیادی دارد و کمکشان کنم که شهر تهران را به صورت گروهی ببینند و تولیدمحتوا کنند. در این دو سال توانستیم در این سایت 200 مکان دیدنی شهر تهران را شناسایی و معرفی کنیم و حدود 366 دورهمی هم داشته باشیم و حدود دو ماهی است که سایت "ژیار" را با شعار به وسعت ایران با هدف معرفی مکانهای دیدنی شهرهای مختلف تاسیس کردم. او چند روز گذشته برای تولید محتوای عکس، ویدئو و ولاگ از شهر کرمان برای سایت ایرانگردی ژیار به کرمان سفر کرده بود و این بار کرمان سوژة سایت او شده بود، جایی که بارها به آن سفر کرده و هر بار برایش جذاب است؛ این که او که بیشتر جاهای ایران را دیده و با نگاه عکاسانه و زیبایی آنها را معرفی کرده، این سفرش به کرمان بهانة گفت و گویم با او شد تا از تجربه و نگاه او به کرمان بدانم کرمان را چگونه دیده و تفاوتها و کمبودها را از زبان او بشنوم.
در شروع صحبت از او پرسیدم چندمین بار است که به کرمان سفر کرده که در جوابم گفت: با توجه به اینکه پدرم سرباز کرمان بود و نمایندگی یکی از محصولات کارگاه عمویم را در کرمان داشت، و از همان کودکی چند سفر من را با خودش به کرمان برده بود، کرمان همیشه برای من از کودکی جذاب و دوست داشتنی بود. برای همین همیشه سعی کردم کرمان یکی از اولویتهای سفر من باشد. در کل فکر کنم 15 باری به کرمان آمدهام ولی از وقتی که عکاس شدم و این مدل گشت و گذارها و تولیدمحتوا را دارم، فکر کنم 10 باری در 15 سال اخیر کرمان آمدهام.
او در بارة سفرش به کرمان اینگونه توضیح داد: کرمان شهری دوست داشتنی است. میتوانم دلیل سفر اخیرم به کرمان را به 3 دسته تقسیم کنم. اول؛ مردم بسیار نازنین و دوست داشتنی. دوم؛ مکانهای تاریخی و دیدنی بکر و بینظیر و سوم؛ اقامتگاهی که در آن حضور داشتیم.
رافتی افزود: در وهلة اول کرمان مردم بینظیر و دوست داشتنی دارد، بیشتر مردم وقتی میفهمند شما توریست هستید تلاششان را میکنند به شما خوش بگذرد. مثلا اغلب راننده تاکسیهایی که برای گشت و گذار دربست میگرفتیم، تمام تلاشششان این بود به ما خوش بگذرد. موقع دریافت کرایه هیچ وقت ندیدم درخواست پول بیشتری کنند و همیشه میگفتند اگر خوش گذشت کرایه را حساب کن.
این عکاس افزود: در سالهای اخیر که به کرمان آمدم جاذبههای گردشگری این شهر و استان حسابی غافلگیرم کرد، به نظرم استان کرمان یکی از سه قطب گردشگری ایران است و حسابی میشود در اینباره تبلیغ کرد. از شهر ماهان و باغ شازدهاش، از میمند و خانههای سنگیاش، از سیرچ و آب و هوا و چنارش، از فتحآباد و باغ بینظیرش، از سیرجان و باغ سنگیاش، از رفسنجان و باغهای پستهاش، از شهداد و کلوتهای جهانیاش، از بم و ارگ فوقالعادهاش، از شهر کرمان و موزهها، حمامها، خانههای تاریخی و دهها و شایدهم صدها مکان دیدنی جذاب آن. شهر و استان کرمان بسیار پهناور است که اگر بخواهید فقط مهمهایش را ببینید به نظرم باید یک ماه وقت بگذارید. این همه تنوع تاریخی، طبیعی و جاذبة گردشگری را در کمتر استانی دیدم.
رافتی با اشاره به تجربة خوبی که از اقامتگاهش در کرمان داشته ادامه داد: من به واسطة سفرهای زیادی که دارم سعی میکنم محل اقامتی اقتصادی و ارزان قیمت انتخاب کنم. تجربههای خوبی در کرمان نداشتم؛ تا اینکه از طریق صفحات مجازی با اقامتگاه «خانه ما» در نزدیکی میدان شهدا (میدان مشتاق) آشنا شدم که قیمتی اقتصادی و منصفانه داشت، این اقامتگاه از هر لحاظ حس خوبی برایمان داشت. محیط جذاب، چیدمانی پر از سلیقة خوب در اتاقها و محیط و پرسنل مهربان و صمیمی باعث شد این بار حضورمان در کرمان از همیشه بهتر باشد. برایم جالب بود اقامتگاهی برای تک تک اتاقهایش چیدمان جدا داشته باشد. از ملافههای رنگی استفاده کند، تابلویهای بسیار زیبا در اتاقهایش باشد، کتاب و مجلات هنری در هر اتاق و ...
کرمان با وجود همة پتانسیلهای زیادی که دارد نتوانسته خود را معرفی کند و بشناساند. رافتی هم همین عقیده را دارد و نظرش را این گونه بیان کرد: به نظر من مدیران کرمان نتوانستهاند این شهر و استان را به هموطنان نشان دهند. من هر بار کرمان آمدم سعی کردم چند نفری را با خودم همراه کنم. تا به حال از 40 نفر تا همین سفر آخر 8 نفر همراهم بودند، همیشه سوال اول همراهان من این است که مگر کرمان جای دیدنی دارد؟ وقتی توضیح میدهم میبینم که حسابی تعجب میکنند و میگویند این همه دیدنی و جاذبه گردشگری؟!
من در سفر اخیرم هر استوری جای دیدنی در فضای مجازی منتشر میکردم چند نفری میپرسیدند اینجا واقعا کرمان است؟
او پیشنهادهایی هم برای معرفی بهتر کرمان دارد که آنها را اینگونه بیان کرد: میشود با دعوت از تاثیرگذاران گردشگری، عکاسان، مستندسازان، بلاگرهای فضای مجازی یا برگزاری جشنوارههای مختلف یا حمایت از عکاسان، مستندسازان بومی، استارتاپهای گردشگری شهر کرمان و .... این مشکل را بر طرف کرد و همچنین با تولید محتوا از شهر کرمان و انتشار در فضاهای مختلف صدا و سیما، رسانههای مجازی و مکتوب،کمی دیگر این مشکل را رفع کرد و کرمان را از اول به مردم ایران و بعد به مردم جهان معرفی کرد.
این عکاس از ضعفها و کمبودهایی که در کرمان دیده هم گفت: به نظرم یکی از ضعفها نبود راهنمای گردشگری مناسب بود. هیچ تابلویی یا راهنمای خاصی برای گردشگری داخل شهر کرمان نبود. ما از طریق نقشه گوگل یا مردم متوجه جاهای دیدنی میشدیم. مثلا ما در میدان گنجعلیخان بودیم، مغازهدارها گفتند موزه زر و سکه را دیدهاید؟ ما اصلا نمیدانستیم در فاصله چند متری ما حمام «ابراهیمخان» و موزه زر و سکه قرار دارد! هیچ نشانه یا آرمی نبود. میشد مثلا با نصب پلاکاردهای کوچکی یا نصب نقشه روی دیوار یا مراکز مهمتر توریستها را به جاهای مهم راهنمایی کرد. یا موقع ورود هر گردشگر به یک مکان دیدنی بعد از فروش بلیت یک راهنمای گردشگری به آن اهدا کرد؛ البته راههای زیاد دیگری هم وجود دارد.
رافتی افزود: برای من که تقریبا سالی یک بار به کرمان سفر میکنم همه چیز جذاب بود. هر جای کرمان را ببینی برای عکاسی جذاب است؛ اما بازار کرمان دیدنی دیگری داشت. بازاری پر از رنگ و بو؛ رنگهای زیادی که میشود در بازار کرمان دید و بوهایی که از مغازههای عطاری و فروش گیاهان دارویی و قووتو با مدلهای مختلف استشمام کرد.
این عکاس ادامه داد: دو سه هفته پیش جشنواره میراث در آیینه در قزوین برگزار شد و دوستان برگزار کننده تا میشد خبرنگار، فعال رسانه، بازیگر و ... دعوت کرده بودند. من هم بودم؛ در گوشه شهر یک اتفاقی در حال رخ دادن بود و من تا چند روز داشتم استوری و عکس از شهر قزوین میدیدم؛ به نظرم اتفاق فوقالعادهای برای قزوین بود. من با اینکه چند باری به قزوین سفر کرده بودم متوجه جاهایی در قزوین شدم که تا به حال نرفته بودم. چند نفری از من خواستند دوباره بروم قزوین که به این بهانه آنها هم بیایند وآن مکانها را ببینند.
رافتی درباره تفاوتهایی که نسبت به دفعات قبل حضورش در کرمان دیده چنین گفت: راستش را بخواهم بگویم، تفاوت خاصی با آخرین دفعه که آمدم متوجه نشدم. البته از میدان ارگ به خاطر حضور کافهها و رستورانهای داخل میدان خوشم آمد که یک وعده شام را هم در میدان ارگ خوردیم. غذاخوریهای میدان ارگ دفعه قبلی که آمدم نبودند و میدان به این قشنگی نبود.
او در پایان صحبتش با افسوس گفت: یکی از بزرگترین خوشیهای من در زندگی این بود یهو همه چیز را تعطیل کنم خودم را برسانم به کمپ کویری شهداد و چند روزی از همه چیز دور باشم؛ آخرین باری که به کمپ رفتم که چادر بزنم و در یکی از کپرها بمانم قشنگ خورد تو ذوقم. انگار این کمپ جذاب و دوست داشتنی را به حال خودش رها کرده بودند!
نظر خود را بنویسید