محمد لطیفکار
نشست هماندیشی عکاسانۀ کرمان که عصر جمعه سوم آذرماه برگزار شد، نشان داد علاقهمندی به عکاسی در کرمان چشمگیر و تامل برانگیز است و موسسۀ عکاسی شبهای روشن کویر در اولین گام خود موفق عمل کرده است. این نشست دورهای که عکاسی از نگاهی دیگر نام داشت با حضور استاد مظفر طاهری (عکاسباشی) در کرمان و با عنوان کارهای بیکاری در محل تالار فرهنگ و هنر کرمان با مدیریت ایمان روحالامینی دانشآموختۀ عکاسی برگزار شد.
با اینکه استقبال از این جلسه خیلی خوب بود، اما طاهری در سخنرانیاش از همین میزان استقبال هم اظهار رضایت نکرد و بهجای آن زبان به شکایت هم گشود. همین مواجهه موجب شد تا در حاشیۀ این نشست با این پیشکسوت عکاسی در کرمان گفتوگوی کوتاهی داشته باشم.
او با انتقاد از عکاسان علاقهمند و جوان که برای عکاسی دنبال سوژهها و زاویههای تکراری استادان میروند، تاکید کرد: «چقدر از میدان گنجعلیخان عکس تکراری بگیریم؟؛ این میدان از بس عکس تکراری دیده خسته شده است! ما هم خسته شدیم. چقدر از این میدان بیاییم عکس بگیریم. چرا نرویم و جور دیگری عکس بگیریم؟ و چرا از آستانۀ شاه نعمتالله ولی جور دیگری عکس نگیریم؟ چرا از باغ شازده جور دیگری عکس نگیریم؟ عادت کردیم فقط عکسی را که استاد ما میگیرد ما هم همان را تکرار کنیم، و همین باعث میشود پیشرفت نکنیم».
در ادامه گفتوگوی من را با این استاد عکاسی که دوازده سال است از کرمان به تهران مهاجرت کرده و در مراکز دانشگاهی عکاسی تدریس میکند بخوانید.
مظفر طاهری در پاسخ به این پرسش که چه ارزیابی از نشست هماندیشی عکاسانه دارد، بیان کرد: «جلسه خوب بود، ولی برای من در ابتدای جلسه ناامیدکننده بود. بهطوری که من با گلایه از کرمانیها شروع کردم، و این که چرا از جلسات استقبال نمیکنند؛ البته شاید هم قدری بیصبری به خرج دادم، چون بعدا سالن پر شد و استقبال خوب بود. اما در هر حال من در کرمان انتظارم بیش از این حرفها است. چون در کرمان از این نشستها خیلی کم برگزار میشود. وقتی یک موسسهای میآید اینچنین نشستی را برگزار میکند و تمام هم و غم خود را میگذارد که این نشست خوب برگزار شود طبیعتا من هم خیلی انتظار داشتم علاقهمندان به عکاسی بیشتر بیایند».
وی با بیان اینکه من ادعایی ندارم گفت: «اما در این نشست من برای اولین بار رزومۀ خودم را اعلام کردم که من مظفر طاهری هستم. مدرک درجه یک هنری دارم. استادیار دانشگاه سوره تهران هستم، کرمانی هستم...؛ چون انتظار داشتم بعد از دوازده سال که به کرمان میآیم استقبال بیشتری بشود، بنابراین غصه خوردم».
طاهری با اشاره به برنامههایی که سالها پیش در کرمان برگزار میشده خاطرنشان کرد: «پیشتر از تهران آقایان مترجمزاده، شاهرودی، اسماعیل عباسی میآمدند و مسعود زندهروح خیلی زحمت کشیده بود، ولی تعداد کمی در نشستها شرکت کرده بودند، فکر میکردم چون وقت نامناسب بوده یا آشنایی با عکاسها کم بوده احتمالا به این خاطر استقبال نشده است».
وی افزود: «با توجه به اطلاعرسانی خیلی خوبی که شده بود، من روی این نشست خیلی حساب باز کرده بودم و فکر میکردم اگر شاگردان اساتید عکاسی بیایند تعدادشان زیاد است. اساتید عکاسی البته آمده بودند، در حالیکه اساتید عکاسی خودشان صاحبنظر و صاحب سبکاند، و اصلا نیازی به چنین نشستهایی ندارند، در واقع کسانی که به جلسۀ من نیاز داشتند جوان و علاقهمندان به عکاسی بودند».
این پیشکسوت عکاسی اما در بیان ریشۀ این دلخوریاش گفت: «امسال برای عاشورا به کرمان آمده بودم، چون پدرم عضو هیات امناء صفۀ عزاخانه بود. مدیریت آنجا به من لطف داشتند. نمیگویم مراسم سینهزنی کرمان خیلی خاص است اما در هر حال با توجه به اینکه در بازار انجام میشود و سبک و سیاق خاص خود را دارد از نظر عکاسی خیلی جای کار دارد؛ با این نیت برای عکاسی رفتم که الان تعدادی عکاس جوان آنجا است و من با توجه به آشنایی که آنجا دارم و لطفی که اعضای صفۀ عزاخانه به من دارند، مجوز میگیرم که بچهها بروند روی پشت بام و بتوانند راحت عکاسی کنند و مجموعه عکس خوبی داشته باشند، اما آنجا حتی یک نفر عکاس هم نبود. عکاسهایی بودند که از طرف هیاتها آمده بودند و اصلا ربطی به عکاسی مراسم نداشتند. تنها و تنها یک دختر خانم عکاس به نام مبینا دیدم که فامیل او الان در خاطرم نیست، و با سبک و سیاق خاصی عکاسی میکرد، که از شاگردان آقای مدرسنژاد بود و پروژه گرفته بود که بیاید آنجا عکس بگیرد، و این برای کرمان درد است».
طاهری با انتقاد از عکاسان علاقهمند و جوان که برای عکاسی دنبال سوژهها و زاویههای تکراری استادان میروند، تاکید کرد: «چقدر از میدان گنجعلیخان عکس تکراری بگیریم؟؛ این میدان از بس عکس تکراری دیده خسته شده است! ما هم خسته شدیم. چقدر از این میدان بیاییم عکس بگیریم. چرا نرویم و جور دیگری عکس بگیریم؟ و چرا از آستانۀ شاه نعمتالله ولی جور دیگری عکس نگیریم؟ چرا از باغ شازده جور دیگری عکس نگیریم؟ عادت کردیم فقط عکسی را که استاد ما میگیرد ما هم همان را تکرار کنیم، و همین باعث میشود پیشرفت نکنیم».
او افزود: «عنوان جلسۀ دیروز عکاسی از نگاهی دیگر بود. و عنوان برنامۀ من کارهای بیکاری بود. من میخواستم نشان بدهم آدم لازم نیست حتما دوربیناش را بردارد به نیت باغ شازده ببرد و چهار تا عکس مثلا از پاییز باغ شازده بگیرد. این پاییز را تا به حال دو هزار نفر کار کردهاند. چه بهتر که دوربیناش را بگیرد و با خودش بگوید من این دفعه میخواهم بروم عکسی از باغ شازده بگیرم که تا به حال بقیه ندیدهاند. باغ شازده زاویههای بیشماری دارد. این باغ که فقط درخت نیست. فقط دو ساختمان نیست این باغ کلی فضا برای دیدن دارد».
عکاسباشی ادامه داد: «عنوان نشست اخیر، دیدن به نوعی دیگر بود. من توقع داشتم دوستان و علاقهمندانی که میآیند بیشتر جوانهایی باشند که نه متخصص عکاسی، بلکه علاقهمند به عکاسی باشند، و میخواهند با موبایل یا دوربینشان بیایند یک سری عکس بگیرند که تا به حال دیگران نگرفتهاند».
طاهری با اشاره به انواع موبایل و دوربینهای جدید عکاسی افزود: «الان که دست همه یک موبایل برای عکاسی هست و اگر قرار باشد همه یکجا بایستیم و عکس بگیریم خب طبیعتا همۀ عکسها یک جور و یک شکل میشود. من در این جلسه در مورد عکس ۳۶۰ درجه صحبت کردم و گفتم الان هر کس که عکس ۳۶۰ درجه میگیرد با خودش میگوید من دیگر آخر عکاسیام. حال آنکه امروز هر کس میتواند با دوربین مخصوصی این نوع عکس را بگیرد اما چنانچه ما بتوانیم عکس ۳۶۰ درجۀ ویژهای بگیریم، آن وقت باید ادعا کنیم که عکس خوبی گرفتهایم».
طاهری گفت: «در این نشست تاکید من روی این بود که بیاییم از امکانات خود به نوعی استفاده کنیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم و در اصل میخواستم این جلسه آغازی باشد برای نشستهای بعدی. البته من دیگر در نشستها نیستم و مقصود من نشستهای بعدی است که دوستان و اساتید میآیند».
این پیشکسوت عکاسی در ادامه افزود: «از جوانهای علاقهمند به عکاسی خواهش دارم که سعی نکنند عکاسباشی بشوند، بیایند به بالاتر از او فکر بکنند. به خاطر اینکه عکاسباشی الان هست و اساتید دیگر هم هستند، باید تلاش بکنند که از امثال مظفر طاهری بگذرند. ما به بالاتر از ایشان و سایر اساتید نیاز داریم».
وی خاطرنشان کرد: «البته زمانی میتوانند به مرتبۀ بالاتر برسند که بیشتر از آنها کار و فعالیت بکنند، و از چارچوب کرمان بیرون بزنند. سعی نکنند از همدیگر تعریف بکنند. بیایند عکسهایشان را به نقد بگذارند، و اجازه بدهند چهار نفر عکاس که شاید چند کلمه واردتر هستند عکسهای آنها را نقد کنند و جرات نقدپذیری داشته باشند. اینطور نباشد که بیایند فقط عکس بگیرند و فقط عکس بگیرند و خوشحال باشند که مثلا من امروز رفتم میدان گنجعلیخان و فلان تعداد عکس گرفتم. بیایند عکسهایشان را در بوتۀ نقد بگذارند، گفتوگو بکنند و از این اتفاقات نهایت استفاده را ببرند».
طاهری در پایان گفتوگو این را هم اضافه کرد: «در هر حال جلسۀ خوبی بود و خوشحالم که کرمان هم صاحب چنین تالار خوبی شده است و همینجا هم از آقای اوحدی مدیر مجموعۀ تالار فرهنگ و هنر کرمان تشکر میکنم که بدون هیچ چشمداشت و هزینهای این تالار را در اختیار موسسۀ هنری شبهای روشن کویر با مدیریت آقای روحالامینی گذاشت، و نهایت همکاری را با ما داشت».
نظر خود را بنویسید