اسماء پور زنگی آبادی : شهر کرمان در موقعيت جديدي قرار گرفته و آن اينکه همزمان دو طرح مهم آن در حال تهيه است. يکي طرح جامع شهري و ديگري طرح ترافيک.
متخصصان اما دربارة طرح جامع و آنچه که شرکت مهندسان مشاور مآب؛ تهيهکنندة اين طرح انجام ميدهد دغدغههايي دارند.
اواسط شهريورماه بود که از سوي انجمن معماران استان و مرکز مطالعات محيطي شهر و روستاي دانشگاه آزاد جلسهاي برنامهريزي شد تا با حضور مشاور طرح، اين دغدغهها مطرح و طرفين از آنچه که دربارة شهر کرمان ميانديشند آگاه شوند. آن جلسه اما ساعتي پيش از برگزاري بهدليل آنچه که عدم آمادگي مشاور اعلام شد، لغو گرديد. دوشنبة هفتة گذشته اما سرانجام اين نشست در دانشگاه آزاد برگزار شد. بهدليل اهميت موضوع و اين که فردايکرمان نتوانستيم در آن جلسه شرکت کنيم، با دکتر نيما جهانبين ـ عضو هيات علمي دانشگاه و رئيس هيات مديره انجمن معماران استان کرمان گفتوگويي انجام داديم.
جهانبين برخي از دغدغههاي جامعة تخصصي کرمان دربارة طرح جامع را برشمرد؛ از جمله اينکه شرکت فوق تجربة کافي در زمينة طرحهاي جامع در مقياس شهري مثل کرمان را ندارد و البته ابراز اميدواري کرد که مشاور با بهرهگيري از توان متخصصان توانمند اين ضعف خود را رفع کند. او همچنين يادآوري کرد که مشاور از برنامة زمانبندي عقب است و دربارة موضوع ناديده گرفتن بافت تاريخي در جريان تهية اين طرح نيز توضيح داد.
در بخش ديگري از اين گفتوگو، او ضمن اشاره به فهرست پنجگانة ابرچالشهايي که مشاور طرح تاکيد کرد که اين فهرست بايد مورد بازنگري قرار گرفته و مواردي به آن اضافه شود.
گفتوگو با او را در ادامه ميخوانيد.
*هفتة گذشته با مشاور طرح جامع جلسهاي در دانشگاه برگزار کرديد. لطفا بفرماييد جديترين دغدغه و نگرانياي که متخصصان و دانشگاهيان دربارة طرح جامع دارند چه مواردي است که منجر به برگزاري اين جلسه شد؟
يکي از مهمترين نگرانيهايي که جامعة متخصصان دارند مربوط به آن چيزي است که تاکنون بهعنوان عايدات طرح جامع نصيب اين شهر شده است. در اين خصوص اين سوال مطرح است که چه ضعفهايي در طرحهاي جامع پيشين وجود داشته که پيامد مناسبي براي شهر کرمان نداشته است؟ همانطور که ميدانيد طرح جامع طرح هدايت مادر است و تمامي راهبردهاي اصلي هدايت و توسعة شهر در قالب اين طرح ارائه ميشود و سپس طرح تفصيلي براساس اين طرح راهکارها يا سياستهاي اجرايي را تعيينتکليف کند؛ البته در مقياسي که اقتضاي هر طرح است. بنابراين مسئلة اول پيامدهاي طرحهاي جامع گذشته براي کرمان و وضع موجود شهر است و اينکه همان چيزي که در اين طرحها وجود داشته بهطور کامل تحقق نيافته است. مسئلة بعدي اين است که آسيبشناسي لازم دربارة اين طرحها صورت بگيرد تا دقيقا بدانيم که چرا امروز چنين شرايطي را داريم؟ علاوه بر اين دو موضوع که جزو دغدغههاي جدي جامعة متخصصان است، اين مسئله نيز قابل اعتناست که نظام جامع در دنياي امروز يک نظام تاريخگذشته است که ناکارآمدي خود را نشان داده اما با اين وجود ما کماکان داريم براساس همان نظامِ برنامهريزي در شهرها عمل ميکنيم. بنابراين، با توجه به اين ناکارآمدي ذاتي بايد تدابيري انديشيده شود که حداقلِ آسيبها دامنگير طرح جامع و شهر کرمان شود. بنابراين يک نگراني کلي دربارة طرحهاي جامع و ضعفهاي اين نوع از نظام برنامهريزي است و ديگري هم مربوط به تجربة گذشتة شهر کرمان و پافشاري بر اين مسئله که با آسيبشناسي ناکارآمدي طرحهاي سابق راهي فرا روي طرح جامع جديد گشوده شود.
*آنچه که مشاور طرح جامع در پاسخ به اين دغدغهها مطرح ميکند قابلقبول است؟ يا همچنان نسبت به طرح جديد نگراني وجود دارد؟
اجازه دهيد جنبهها و جزئيات بيشتري از اين دغدغهها را مطرح کنم و سپس اين پرسش را پاسخ بدهم که آيا رفع نگراني شده يا هنوز وجود دارد. ابتدا اينکه ما دربارة مشاور تهيهکنندة طرح بررسيهايي داشتيم و به اين نتيجه رسيديم که اين مشاور اگرچه در سطح ملي مطرح است ولي تجربة کافي در زمينة طرحهاي جامع در مقياس شهري مثل کرمان ندارد و شهرهايي که تاکنون اين مشاور براي آنها طرح جامع تهيه کرده بسيار کوچکتر از کرمان هستند و پيچيدگي مسائل کرمان را ندارند. در اين زمينه خوشبختانه يک اتفاق خوب رخ داده و آن اينکه مشاور يک شخصيت دانشگاهي را بهعنوان مدير پروژه انتخاب کرده که تاکنون کاملا همدلانه با نگرانيهايي که انجمنها و تشکلهايي که نسبتي با دانشگاه دارند برخورد کرده و واکنشهايي که از ايشان ديديم دقيقا با آنچه از دکتر احمديان بهعنوان شخصيت دانشگاهي انتظار ميرفت مطابقت داشت. در اين زمينه ميتوانم بهطور مشخص به روشمند کار کردن مشاور در جلسات شوراي راهبري طرح اشاره کنم. بنده به عنوان عضو اين شورا در يکي از جلسات حضور داشتم و شاهد بودم که مشاور کاملا نوآورانه و متکي به روش در حال جذب مشورت از افراد و نهادها و شخصيتهاي حقيقي و حقوقي حاضر در شوراي راهبري است. بنابراين تا اندازهاي از اين بابت اميدوار هستيم که نگراني از کمتجربهبودن مشاور با کمک نيروي متخصص و توانمندش رفع شود ولي برخي مسائل که در شرح خدمات مشاور وجود دارد و از طرفي قيمت قرارداد مشاور، نگرانکننده است. مثلا از روز اول اين نگراني ابراز شده که بافت تاريخي از شرح خدمات مشاور کنار گذاشته شده است. البته در حال حاضر مشاور ميگويد به اين شکل نيست که بافت تاريخي از طرح جامع کنار گذاشته شده باشد بلکه ارتباطات بافت تاريخي با شهر و مسائل مرتبط با شهرِ بافت تاريخي در طرح جامع ديده ميشود ولي خود بافت تاريخي بايد صاحب طرح توسعة جداگانهاي شود که در ادامة طرح جامع بتواند به مسائل اين محدوده بپردازد. با اين وجود، ما در چند جلسه تاکيد کرديم که با توجه به شرايط بسيار بسيار نگرانکنندة بافت تاريخي شهر کرمان، اين محدوده بايد به طور خاص مورد توجه مشاور تهيهکنندة طرح جامع باشد. در اين زمينه کماکان اتفاقاتي که ميافتد را دنبال خواهيم کرد. نگراني بعدي اين است که در نگاه جديد وزارتخانه به تهية طرحهاي جامع که نگاهي مسئلهمحور است، کرمان بهعنوان يک شهر پايلوت انتخاب شده است و اينکه تجربة چنين شرح خدماتي که مسئلهمحور باشد وجود ندارد حساسيت را بالا برده است. مشاور تا اين مرحله از کار و در راستاي نگاه مسئلهمحور به تهية طرح جامع شهر کرمان ابَرچالشهايي را معرفي کرده است. اين نگاه درست است که وقتي مسئلهمحوري مدنظر است، چالشهاي کلان را شناسايي کنيم تا با رسيدگي به آن، چالشهاي کوچکتر نيز تحت تاثير قرار گرفته و مشمول روند اصلاحي بشوند ولي موضوع مهم اين است که از ديد جامعة متخصصان دربارة فهرست ابرچالشهاي مشاور بحث وجود دارد. ما معتقديم ميشود موارد ديگري را جايگزين کرد و مواردي از اين ابرچالشها اگرچه مهم هستند ولي ميتواند در دل چالشهايي کلانتر ديده شود. بهدليل اين شرايط ما مسئله را در اين زمينه کماکان دنبال ميکنيم. نکتة مهم ديگري که دربارة طرح جامع شهر کرمان وجود دارد اين است که قرارداد يک ساله بوده اما با وجود گذشت يک سال و اندي، مشاور از نظر برنامة زمانبندي در جايي که امروز بايد باشد نيست. آنطور که ما از گفتوگوهاي مختلف برداشت کرديم اين است که به دليل نبود برخي از مدارک پايه و زمانبر بودن و سخت تهيه شدن برخي از آنها، مشاور اساسا هنوز به ارائة راهبرد نرسيده است که چالشهاي مهم مورد بررسي و نقد قرار ميگيرد. در جلسهاي که در خدمت مشاور بوديم گفتند که داريم به مواردي که براي راهبرد طرح نياز است انديشه ميکنيم؛ بهعنوان مثال به اين موضوع اشاره شد که توسعة غربي شهر بسيار سنگينتر از توسعة شرقي شهر است و اگر قرار باشد توسعه متوازن باشد بايد در شرق شهر پروژههاي جذابي تعريف شود. مشاور دارد اين نگاه را دنبال ميکند اما براي خود بنده اين سوال بهطور جدي مطرح است که جهت شرقي شهر با توجه به دو مسئلة اصلي يکي سيلاب و ديگري محدوديت توسعه بهدليل وجود کوهها چطور ميتواند موضوع تعريف پروژههاي جديد باشد؟ کرمان از جهت شرق کاملا از لحاظ بروز سيلاب آسيبپذير است و ميدانيم بندهاي تاريخي در اين محدوده از شهر وجود داشته است، از طرفي، ذات توسعة کرمان جهت غربي را دنبال ميکرده است و در گذشتة تاريخي کرمان زرتشتيان به اين دليل در شرق شهر و خيابان زريسف ساکن شدند که خارج از دروازههاي شهر بوده و بهدليل مسائل خاص اجتماعي اين افراد که گرايش به دين زرتشتي داشتند خارج از دروازة شهر ساکن شدند. روند تاريخي توسعة شهر اما اساسا اين جهت (غرب) را دنبال ميکرده است. بنابراين نگاه به توسعة متوازن کرمان بايد با توجه به همة مسائل از جمله محدوديتهاي جغرافيايي و مسائل زيستمحيطي و توجه به گذشتة تاريخي اتفاق بيفتد. از اين به بعد و پس از ارائة راهبردهاي مشاور ميتوانيم بهطور جدي اين مباحث را دنبال کنيم.
*مهمترين ابرچالشهايي که مشاور به آن اشاره کرده کدامند؟ بنا به آنچه که گفتيد برداشت من اين است که جامعة متخصصان خواهان بازنگري در فهرست ابرچالشهايي است که مشاور به آن رسيده است. درست ميگويم؟
مشاور در جريان ارائهاي که در جلسة هفتة گذشته داشت اعلام کرد که پنج ابرچالش را تعريف کرده است. يکي موضوع مهاجران و جامعة افغانستانيهاي ساکن شهر کرمان است. در اين زمينه جامعة متخصصان خواستار يک نگاه نو به مسئله است. براي خود بنده اين امکان پيش آمد که در جلسة شوراي راهبري طرح جامع بهطور مفصل دربارة اين موضوع صحبت کنم. مدير پروژه هم از اين که نگاه جديد در برخود با جامعه افغانستانيها که سابقة زندگيشان در بافت تاريخي کرمان به بيش از 60 سال رسيده داشته باشند استقبال کرد. همچنين مشاور بهدرستي بر تنشهاي محيطي در شهر تکيه کرده اما موضوع اين است که اولويت با کدام است. با توجه به تجارب بهروزي که در ستاد بحران دربارة زلزله وجود دارد در حال حاضر به نظر ميآيد فرونشست زمين و تغيير مدلهاي بارش و ريزگردها مسائل اساسي هستند. ريزگردها از جمله چالشهاي زيست محيطي است که به طور جدي شهرهاي ما را گرفتار ميکند ولي دادههاي بسيار اندکي دربارة آن وجود دارد. مشاور سومين چالش سوم را رقابتگري کرمان با شهرهاي مجاور مطرح کرده است. در اين زمينه جامعة تخصصي بر اضافه شدن کرمان به مثلث گردشگري تاريخي و فرهنگي کشور و تبديل آن به مربع گردشگري تاکيد کرد. در طرح آمايش سرزمين هم کرمان بهعنوان ضلع چهارم و بهعنوان يکي از مقاصد اصلي گردشگري معرفي شده ولي در حاضر در مقايسه با اصفهان و يزد و شيراز در حوزة زيرساختها بسيار عقب هستيم. چيزي که مطمئن هستيم اما اين است که گردشگري بايد يکي از محورهاي توسعة اقتصادي شهر کرمان باشد. موضوع بعدي مدنظر مشاور مشکل فضاهاي شهري طراحينشده يا طراحي ضعيف در کرمان است اما نسبت به اين ابرچالش نقدي وجود دارد. مسئله اين است که اگرچه بحران مديريت که در کشور بحراني فراگير است اما در کرمان بحران مديريتي شرايطي بسيار ويژه دارد. بنابراين ديدگاه جامعة تخصصي اين است که چالش مديريت شهري يک ابرچالش مهم در نظر گرفته شود و کيفيتدهي به پروژههاي شهري يکي از بخشهاي آن باشد. مورد ديگري هم که مشاور بهعنوان چالش مهم بعدي مطرح کرده پراکندگي شهر است. گسترشي که شهر کرمان به سمت زمينهاي خالي بزرگ اطراف داشته، اين وضعيت را ايجاد کرده که شهري با 13 هزار هکتار زمين و جمعيتي در حد 600 هزار نفر داريم. به نظر ميرسد اين هم يک ابرچالش درست است ولي در کنار پراکندگي شهر بايد سکونتگاههاي غيررسمي و وضعيت نامعلوم آن و بهويژه نگاهي که به برخي از اين سکونتگاهها شده و بهعنوان روستا ـ شهر در نظر گرفته شده هم حتما بهعنوان يک ابرچالش مهم دربارة کرمان مطرح شود. موضوع ديگري که در جلسه هم مطرح شد، برندينگ شهري است و اين که کرمان به دليل اين که دروازة ورود مواد مخدر به کشور بوده، اشتهار نامناسبي در بين شهرهاي ايران دارد و بايد روي اين موضوع بهطور جدي کار شود. همچنين، به نظر ميآيد در حوزة مسائل فرهنگي هم بايد نگاه جديتري در طرح جامع داشته باشيم چرا که نيازمند اين هستيم که برخي مباحث فرهنگي مثلا مطالبهگري کرمانيها مورد توجه قرار گيرد. اين موارد در جلسه هم مطرح شد و مشاور اعلام کرد که نظر مساعد نسبت به آن دارد.
*پس دو مورد از ابرچالشهايي که مشاور مطرح کرده که يکي مهاجران و توجه به گردشگري در کرمان اتفاق نظر داريد. ولي دربارة تنشهاي محيطي مشاور زلزله را مورد توجه قرار داده در صورتي که شما معتقديد فرونشست و تغيير الگوي بارشها و ريزگردها مسائل مهمتري هستند. درست است؟
نه. نگفتم فرونشست مسئلة اصلي است بلکه موضوع اين است که مشاور بررسي و معلوم کند که کدام موضوع بحرانيتر است. چيزي که مشخص است اين که در برخي بحرانها مثل ريزگردها از لحاظ دادهها و روش برخورد با آن بسيار چالش داريم. بخش مهمي از ريزگردها بهخاطر تنش آبي است و مشاور هم به تنش آبي توجه کرده ولي مسئلة ديگري که وجود دارد آلايندههايي است که در پي توسعة صنعتي وارد کرمان ميشود. برخي واحدهاي آلاينده ماليات اين آلايندگي را هم ميپردازند ولي اين پولها در جاي خودش هزينه نميشود. اينکه توسعة صنعتي بسيار مورد تاکيد است بايد نسبتي که با آيندة شهر برقرار ميکند؛ هم در زمينة محيطي و هم سرمايهگذاري و سرمايهپذيري مشخص شود. ميخواهم بگويم ابرچالشها گاهي نسبتي با هم پيدا ميکنند و مطالبة ما اين است که مشاور هم ماهيت اين مسائل را بهطور جدي مورد توجه قرار دهد و هم ارتباطي که برخي از آنها با يکديگر دارند. همچنين، بنده بهطور خاص عدم کيفيت فضاي شهري را خيلي جدي ميدانم ولي معتقدم بهعنوان زيرمجموعة مديريت شهري بايد بر آن تاکيد کرد. امروز کرمان فضاي شهري باکيفيتي ندارد و مردم با شهر کاري ندارند جز اينکه از مبدا تا مقصدي آمدوشد ميکنند. اين که مردم به خاطر شهر در شهر حاضر شوند مسئلة بسيار مهمي است که مشاور بهخوبي آن را مطرح کرده ولي حرف ما اين است که ابرچالش مديريت شهري مطرح شود و زيرمجموعة آن وظايفي براي مديريت شهري تعريف شود که به چند جنبه از جمله کيفيتبخشي به فضاهاي شهري دقت شود يا مثلا راه و شهرسازي تاکيد کند که طرحهاي تفصيلي موضعي و موضوعي بهطور جدي در دستور کار قرار گيرد.
*با توضيحاتي که داديد من متوجه نشدم بالاخره بافت تاريخي در طرح جامع شهر کنار گذاشته شده يا نه؟ در جلسهاي که با مشاور داشتيد تکليف اين موضوع بهطور صريح روشن شد؟
مشاور در اولين جلساتي که برگزار کرده بوده اين توضيح را داده بود که بافت تاريخي جزو شرح خدمات ما نيست و قرار شده که جداگانه در قالب طرح بافت تاريخي ديده شود ولي از همان زمان موضعگيري جدي صورت گرفت؛ از جمله اين که انجمن معماران در جلسة سرمايهگذاري بافت تاريخي که با حضور شهردار برگزار شد اين نگراني را مطرح کرد که اين چه صحبتي است که بافت تاريخي در شرح خدمات طرح جامع وجود ندارد؟ پس از اين، مواضع بعدي مشاور در اين زمينه نرمتر شد و نگفت بافت تاريخي را در طرح نداريم. ميگويند بافت تاريخي جزو کار ما هست؛ ولي از لحاظ ارتباطي که با کل شهر برقرار ميکند و مسائل خاص بافت تاريخي بايد در طرحي مجزا ديده شود. اما ما بهعنوان نهادهاي مطالبهگر و همچنين اعضاي شوراي راهبري بايد برخورد مشاور با بافت تاريخي را رصد کنيم تا آنچه نياز است که در قالب طرح جامع ديده شود حتما مورد توجه قرار گيرد.
*يکي از دغدغهها در شهر کرمان گسترش شهر و پراکندگي آن است. آيا مشاور در جريان تهية طرح جديد همچنان شهر را گسترش ميدهد يا در اين رويکرد تجديدنظر شده است؟
نگراني جدي که در جلسه با مشاور طرح مطرح شد همين بود که چرا با وجود اين که کرمان چنين گستردگي نگرانکنندهاي دارد و با سرانة استاندارد نفر در هکتار مطابقت ندارد، وقتي طرح نهضت ملي مسکن دنبال ميشود باز بايد به محدودة شهر اضافه شود. البته راه و شهرسازي ميگويد اراضياي که براي اجراي اين طرح در نظر گرفته شده اضافه نشدهاند بلکه در محدودة شهري بودهاند ولي به هر صورت اين سوال همچنان مطرح است که چرا به جاي اينکه از اراضي موجود درونشهري استفاده شود، اين زمينها براي ساختوساز جديد مورد استفاده قرار ميگيرند؟ آن هم در شرايطي که ساختوساز در اراضي درونشهري هزينهها را به ويژه در تامين زيرساختها بسيار کاهش ميدهد.
به نظر ميرسد موانعي در اين زمينه وجود دارد و بخش اصلي مسئله به رانت زمين برميگردد و متاسفانه مالکيتهايي که بر اراضي بزرگ و خالي شهري وجود دارد. دولت هر زمان ميخواهد کاري انجام دهد موضوع تمليک اين اراضي پيش ميآيد ولي چون هزينة آن را ندارد صرفنظر ميشود. به نظر ميرسد دولت در برخورد با رانت زمين و زمينخواري در شهر کرمان بايد ارادهاي جدي نشان دهد که قدم اول آن داشتن بانک اطلاعاتي قوي از اراضياي است که در محدودة شهر وجود دارند. اين فاجعهاي است که اجازه نميدهد عمران و آباداني کرمان اتفاق بيفتد ولي دربارة اينکه مشاور چگونه با موضوع برخورد ميکند هنوز نميتوان اظهارنظر کرد چرا که مشاور در حال کار بر روي مباحث کلي است و هنوز در مرحلهاي نيست که راهکارهاي دقيق را ارائه کند و بايد صبر کنيم تا ببينيم چه جمعبندي خواهد داشت.
*يکي ديگر از نگرانيهايي که دربارة طرح جامع وجود داشت عدم ارتباط آن با طرح جامع ترافيک بود که مشاور طرح جامع ترافيک هم از اين موضوع انتقاد کرده است. آيا همچنان اين فاصله وجود دارد؟ مشاور طرح جامع به اين دغدغه توجهي دارد؟
بله. اين موضوع هم با مشاور طرح جامع مطرح شده است. نکتهاي که نبايد فراموش شود اين است که طرح جامع ترافيک بايد تابع طرح جامع شهر باشد. از آنجا که طرح ترافيک زودتر شروع شده بايد تعامل جدي بين دو مشاور وجود داشته باشد. مشاور مآب (طرح جامع) معتقد است اين ارتباط به خوبي وجود دارد و اين نقلقول دکتر صفاريان که گفته بودند حتي يک برگه اطلاعات و داده از مشاور طرح جامع دريافت نشده است را مشاور طرح جامع صحيح نميداند. در شرايط فعلي هم متوليان امر بايد به اين مسئله توجه کنند حالا که طرح جامع شهري با تاخير نسبت به طرح جامع ترافيک در حال تهيه است چطور دادهرساني بين اين دو مشاور انجام شود و هم هر دو مشاور بايد ارتباط و تعامل را مورد توجه قرار دهند. البته از لحاظ نام مديران پروژهها دکتر احمديان و دکتر صفاريان و با شناختي که نسبت به اين دو شخصيت وجود دارد ميدانيم از ضرورت اين تعامل آگاه هستند و اين مسئله را دنبال ميکنند.
*آيا به فهرست ابرچالشهايي که مشاور طرح جامع تهيه کرده مواردي هست که بايد اضافه شود؟
همانطور که پيش از اين عرض کردم سکونتگاههاي غيررسمي بايد بهطور جدي به اين فهرست اضافه شود، به مقولههاي فرهنگي و چالشهاي فرهنگي که در کرمان داريم هم بايد توجه جدي صورت گيرد، توصيه به مديريت نرمافزاري از سوي مديريت شهري هم بايد اضافه شود. همچنين، در کنار تنش آبي و فرونشست که مشاور به آن توجه کرده توجه به ريزگردها و تغيير الگوي بارشها نيز بايد مدنظر قرار گيرد. نکتة بسيار مهم ديگري که بايد اضافه شود سرمايهپذيري کرمان و رابطهاي است که صاحبان سرمايه با سرمايهگذاري در شهر برقرار ميکنند. بايد به اين مسئله فکر شود که در کرمان نيازمند کار جدي در زمينة سرمايهپذيري هستيم و بايد زمينهسازي شود تا صاحبان پول و صنعت و تجارت و کشاورزي که دارند از منابع کرمان استفاده ميکنند در يک فرايند برد ـ برد، رابطهاي درست و معنادار با توسعة شهر برقرار کنند.
*پس بازنگري در فهرست ابرچالشهاي طرح جامع شهر کرمان يک مطالبة جدي است.
بله. نکتة ديگري که مدنظر است اين که مشاور از تخصص افراد توانمندي که در کرمان وجود دارند استفاده کند، انجمن معماران هم ميتواند در اين زمينه به مشاور کمک کند. يکي از دغدغههاي جدي که انجمن دارد شمار بالاي فارغالتحصيلان معماري در کرمان است. در سالهاي گذشته، کرمان بهعنوان يکي از شهرهاي دانشگاهي کشور مطرح بوده است، دو دانشگاه جدي در شهر کرمان وجود دارد ضمن اينکه توسعة دانشگاهي نيز مزيت بر علت شده است. يکي از رويکردهايي که در درآمدزايي دانشگاههايي که به پول نفت و به دولت وابسته نيستند دنبال شده، توجه به رشتههاي درآمدزا از جمله معماري بوده است. حالا بايد به اين فکر کرد که نقش و جايگاه دانشجوياني که هزينة تحصيل در رشتة معماري را پرداختند چيست؟ از طرف انجمن اين دغدغه را به مشاور اعلام کرديم که تواني که در اين زمينه وجود دارد را مدنظر قرار دهند. طرح جامع ميتواند در مقولههايي که شهر کرمان در آن ضعفهاي جدي دارد از توانايي اين فارغالتحصيلان و نهادسازي براي بهرهگيري از توانايي آنان بهره بگيرد. بهعنوان مثال، ما به طور جدي در زمينة جدارههاي شهري مسئله داريم. بخشي از موضوع جداره، نماهاي شهري هستند. مشاور که در تهية طرح در قالب مديريت شهري بر روي کيفيت فضاي شهري نيز تاکيد ميکند، ميتواند در راستاي توجه به جدارهها، به دستگاههاي متولي تهية اسناد طراحي شهري را توصيه کند که غايب بزرگ ساختوسازهاي کرمان هستند. تهية اين اسناد مستلزم بهکارگيري معماران براي طراحي نماهاي شهري است. به طور کلي، کيفيت ساختوسازهاي شهري در کرمان ضعيف است و مشاور ميتواند در زمينة کالبدي هم توصيههايي داشته باشد. اين موضوع مطالبة صنفي انجمن است که به طور مشخص آن را دنبال ميکند.
نظر خود را بنویسید