امیر لریزاده
گروه جامعه: دکتر محمدعلی میرزایی، نخستین رئیس دانشگاه در کرمان متولد ۱۳۱۲ در قصر شیرین بود. ایشان شنبه ۱۳ خردادماه در سن ۹۰ سالگی پس از گذراندن یک دوره بیماری در تهران درگذشت. دکتر میرزایی در راهاندازی دانشگاه در کنار مهندس افضلیپور نقش مهمی داشت.
امیر لریزاده از پژوهشگران علاقهمند به مطالعات فرهنگی در دانشگاه شهید باهنر، در یادداشتی که میخوانید به نحوۀ آشنایی ایشان با مهندس افضلیپور موسس دانشگاه و برخی از اقدامات او برای کمک به دانشگاه نگاه اجمالی انداخته است که مطالعة آن تا حدودی ما را با شخصیت برجسته و تاثیرگذار ایشان آشنا میکند:
اولین گامهای احداث دانشگاه در کرمان
بعد از آنکه شادروان «مهندس علیرضا افضلیپور» به اتفاق همسر فرهیختهشان استاد «فاخره صبا» به این نتیجه رسیدند؛ بهترین راه خدمت به وطن ساختن دانشگاه است، با مطالعات فراوان شهر کرمان را برای احداث دانشگاه، انتخاب نمودند و شورای گسترش آموزش عالی، وابسته به وزارت علوم و آموزش عالی با صدور مجوز قانونی برای تاسیس دانشکدههای علوم و فنی، نخستین شعلههای امید را در دل افضلیپورِ کریم، فروزان نمود.
با پشت سر گذاشتن مصائب و مشکلات مربوط به انتخاب زمین مناسب از اراضی ادارهکل منابع طبیعی کرمان، مهندس افضلیپور در شهریور 1351 برای دیدار خواهرزادهاش «دکتر هوشیار نوشین» از متخصصین رشته عمران و استاد «دانشگاه ساری »۱ به انگلستان رفت. موضوع را با او در میان گذاشت و برای یافتن مهندسان مشاور و پیمانکاران پروژۀ احداث دانشگاه با دکتر نوشین مشورت کرد.
دو ماه بعد، در تهران هر دو میهمان «شرکت مشاوران پیرراز» (بنیان سابق) یکی از زبدهترین تیمهای فنی و معماری ایران، به مدیریت آقای مهندس «امیرنصرت منقّح» و همکاران تراز اولش، «مهندس یوسف شریعتزاده» و «مهندس سیّدمحسن میرحیدر» از پیشکسوتان معماری نوین ایران بودند.
این انسانهای شریف، با عشق و صمیمیت، پا به میدان گذاشتند و نقش مهمی در طراحی و اجرای ساختمانهای دانشگاه برعهده گرفتند. محاسبات سازهای در «شرکت سانو» و به دست باکفایت «مهندس مهدی قالیبافیان» انجام گرفت و در همۀ این مراحل دکتر هوشیار نوشین نیز نظارت کامل داشت.
سیاست جذب استاد در دانشگاه
هنوز بنای ساختمانهای دانشگاه آغاز نشده بود که سودای دیگری در اندیشۀ بلند افضلیپور نقش بست. او در فکر جذب و تربیت استاد برای دانشگاه بود و اعتقاد داشت؛ «کالبد دانشگاه مهم است. اما مهمتر از آن، جان دانشگاه است و آن جان، انسانهایی هستند که اداره، آموزش و پژوهش را در دانشگاه برعهده دارند».
افضلیپور برای جذب استاد و اعضای هیات علمی اولیۀ دانشگاه، بارها به شیراز و مشهد سفر کرد، وی با بلندنظری و آیندهنگری خاص خود در این زمینه دو اقدام بسیار جالب و مهم انجام داد؛
نخست اینکه اعلام کرد: هزینههای ازدواج هر استاد غیرکرمانی را که به کرمان بیاید و با یک خانم کرمانی ازدواج کند تقبل مینماید و اگر همسر او عضو هیات علمی دانشگاه باشد، به آن خانم نیز یک ساعت طلا هدیه میدهد. (این علاوه بر هدیۀ نقدی بود که به آن دو میپرداخت.)
دومین کارِ درخور تحسین مهندس افضلیپور آن بود که هر سال ۳۰ نفر را با هزینۀ خود بورسیه میکرد تا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروند و با مدرک دکترا برای تدریس به دانشگاه کرمان برگردند.
اینبار هم بخت با افضلیپور یار شد و توانست انسانی فرزانه و دانشمند را با خود همراه نماید. رادمردِ ایثارگری که موافقت نمود؛ مدیریت دانشگاه را در شرایطی به عهده بگیرد که هنوز بنیانش شکل نگرفته بود! «دکتر محمدعلی میرزایی» با عشق و شور آمد و گرمای وجودش، مایۀ جان گرفتن دانشگاه شد.
احداث دانشگاه در بهترین زمان ممکن و بهترین شکل، با مدد بهترین همراهان صورت گرفت و از این نظر، دانشگاه کرمان محل تلاقی انسانهای بزرگ و وارستهای بود که با مشارکت در ساخت و شکلگیری آن، نامشان در تاریخ ماندگار شده است.
نخستین آشنایی با بنیانگذار دانشگاه
دکتر میرزایی ماجرای آشنایی و نخستین دیدارش با بنیانگذار دانشگاه کرمان را اینگونه روایت میکند: در سال ۱۳۵۲ ریاست دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد بر عهده من بود. دکتر «مجید رهنما»، وزیر علوم و آموزش عالی وقت، از طریق تلفن استانداری با من تماس گرفت و افضلیپور را معرفی کرد. گفت: وی میخواهد در کرمان دانشگاه بسازد و مشتاق است یک شب میهمان شما باشد. شما هم استادان و دانشجویان کرمانی را به ایشان معرفی کنید.
ندیده، مهر افضلیپور در دلم نشست. احساس کردم قرنهاست که او را میشناسم. اطاعت امر کردم. افضلیپور تشریف آوردند. چند نفر استاد و دانشجوی کرمانی داشتیم. همه را صدا زدم و در ضیافتی کوچک اما صمیمی، آنها را به او معرفی کردم. افضلیپور با عشق از کار خود به اهدافش سخن گفت. همه مجذوب شده بودند. افضلیپور آمادگی خود را برای اعطای بورس به دانشجویان و امکانات به استادانی که برای تدریس به دانشگاه کرمان بیایند، اعلام کرد. سپس نزد وزیر رفت و گفت: «من از میانِ جمع استادان و دانشجویان، دکتر میرزایی را انتخاب کردم. او کرمانی نیست، ولی حتماً باید به کرمان بیاید و رئیس دانشگاه بشود».
به افضلیپورگفتم: بعد از زلزله گناباد۲، ما در خیابان کوهسنگی برای بچههای یتیم مدرسهای درست کردهایم. این بچهها بسیار مستعد هستند. در اولین دورهای که به کنکور رسیدهاند، صد در صد قبولی دادهاند و باعث افتخار ما شدند. تمام معلمانِ آنها، از دانشجویان دانشکده علوم هستند. از عشق خود به مدرسه برایش گفتم. رئیس مدرسه بودم و این، علاوه بر مسئولیت من در دانشگاه فردوسی بود. افضلیپور را به مدرسه بردم و گفتم اگر من با شما به کرمان بیایم و ریاست دانشگاه نوپای شما را قبول کنم، علاوه بر لنگ شدن کارهای دانشگاه مشهد، این مدرسه نیز بیسرپرست میشود. پیشنهاد دادم؛ دانشگاه را در مشهد احداث کند. گفتم: خراسان، علاوه بر وجود حرم مقدّس امام رضا(ع)، زادگاه حکیم فردوسی، حکیم عمر خیام و عطار نیشابوری هم هست.
آقای افضلیپور برایم استدلال آورد و از دلایل انتخابش سخن گفت. از کشاورزی پیشرفتۀ مشهد مثال زد و با اشاره به ظرف میوه که آنجا بود گفت: «در شهر مشهد بدون زحمت، هلو بهعمل میآید، سیب هم به این شیرینی و کیفیت بهعمل میآید. ولی اگر من و شما در کرمان، به کمک مردم نازنین آن خطه از میهن یک «کدو» به عمل بیاوریم، هنر کردهایم.» دستانم را بالا گرفتم و تسلیم نیّت پاک او شدم.
دکتر میرزایی از خیّرین گمنامی است که نه تنها در مشهد، بلکه به همراهی برادرش در «قصر شیرین» نیز برای مردم بیمارستان، مدرسه، خانه و ... ساخته و برای جوانان آن شهر اشتغال ایجاد کرده است.
سوابق علمی و آموزشی دکتر میرزایی
دکتر محمدعلی میرزایی، تحصیلات دبستان و دبیرستان خود را در قصرشیرین و کرمانشاه به پایان رساند. به مدت یکسال با سمت آموزگاری در دبستانهای کرمانشاه تدریس نمود. سپس در سال 1333 وارد دانشگاه داروسازی دانشگاه تبریز شد، پس از اخذ دکترای داروسازی در سال 1338 جزو دانشجویان رتبه اول، موفق به اخذ بورس تحصیلی جهت ادامه تحصیل در رشته دکترای میکروبیولوژی و بیوشیمی در کالج سلطنتی لندن شد و به کشور انگلستان اعزام گردید. پس از اخذ درجۀ فوقلیسانس در رشتۀ میکروبشناسی و دکترا در رشتۀ بیوشیمی، دو سال بهعنوان دانشجوی فوقدکتری و استاد در دانشگاه ساری انگلستان به تحقیق و تدریس پرداخت. در سال 1346 به ایران بازگشت و در سمتهای مختلف ازجمله استاد دانشگاه شیراز (پهلوی سابق)، استاد دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) عضو هیات علمی و رئیس دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد به تدریس پرداخت.
از اول تیرماه 1352 به پیشنهاد روانشاد افضلیپور، بنیانگذار دانشگاه در کرمان و موافقت وزارت علوم و آموزش عالی به سمت ریاست دانشگاه کرمان انتخاب شد. ایشان ریاست دانشگاه کرمان را به استثناء یک دورۀ صد روزه (در سال 1356) از ابتدای شروع فعالیت تا اول اردیبهشت 1358 برعهده داشتند.
در مورد خدمات ارزشمند آقای دکتر میرزایی بهعنوان نخستین رئیس دانشگاه علاوه بر پیگیری خدمات علمی و آموزشی، میتوان به پیگیری امور عمرانی و همراهی با شادروان افضلیپور اشاره نمود. ایشان بهعنوان یکی از خیّرین و بانیان دانشگاه نیز منشاء خدمات ارزشمند دیگری چون ریاست افتخاری انجمن دوستداران دانشگاه، راهنمایی، تشویق و جذب خیّرین به منظور مشارکت در پروژههای عمرانی دانشگاه و پیوستن به جمع حامیان علم و فرهنگ بود.
حمایت از اهدای جایزۀ افضلیپور
پس از فوت شادروان افضلیپور، دکتر میرزایی در نظر داشت نام ایشان جاودانه شود. با مشورت برخی از بزرگان و مسئولین دانشگاه به این نتیجه رسید، جایزهای به نام «جایزه علمی مهندس افضلیپور» را بنیانگذاری نماید و هر سال از برترینهای علمی کشور و استان کرمان تقدیر شود.
از نخستین سال برگزاری این مراسم، در سال 1382، دکتر میرزایی هزینههای جایزۀ افضلیپور را تا سال 1386 بهصورت سالانه متقبل میشدند. اما همواره در اندیشۀ یک حمایت ماندگار نیز بودند. بنابراین منزلی را در کرمان، خیابان شهداء (زریسف) خریداری نمودند و بر اساس وقفنامهای که تنظیم گردیده است، درآمد حاصل از اجارۀ این منزل با نظارت پنج نفر از بزرگان دانشگاهی و کشوری، صرف هزینههای جایزۀ علمی افضلیپور میشود.
اهدای ساختمان باشگاه دانشگاهیان
ساختمان باشگاه دانشگاهیان کرمان به عنوان مجموعۀ آموزشی و رفاهی دانشگاهیان در سال 1381 توسط دکتر میرزایی به دانشگاه اهدا گردیده است. این مجموعه دارای زمینی به وسعت 3000 مترمربع و زیربنای 1200 مترمربع در شهر کرمان و خیابان زریسف، انتهای کوچه شماره 17 واقع شده است. در حال حاضر از ساختمان باشگاه جهت برگزاری مراسم و مجالس مورد نیاز دانشگاهیان و بستگان درجه یک آنان استفاده میشود و رستوران آن نیز فعّال است.
کوششهای دیگر
-تأمین هزینۀ «جایزۀ مادران» همراه با آقایان دکتر «جلال مهدویان کرمانی» ساکن آمریکا و «ژاک ماهفر» ساکن سوئیس که در آغاز سال تحصیلی اهدا میگردد و از سال 1380 شروع شده است.
- همراهی با «مهندس شاهرخ وفاداری» و کمک به احداث ساختمان پژوهشکده فرهنگ و زبانهای باستانی ایران در دانشگاه شهید باهنر کرمان.
ـ اهدای مجموعه کتابهای ایرانشناسی و کمک به راهاندازی «کتابخانه تخصصی ایرانشناسی» وابسته به مرکز تحقیقات، فرهنگ و زبان ایران دانشگاه شهید باهنر کرمان در بهار سال 1380.
- مشارکت در تامین بخشی از هزینههای احداث «دانشکده هنر و معماری صبا» (مبلغ 50 میلیون تومان توسط ایشان پرداخت شده است.)
ـ اهدا یک دستگاه «مینیبوس» به دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1383.
ـ اهدا یک دستگاه «پاترول» به دانشگاه شهید باهنر کرمان.
افزودهها و توضیح:
۱ - University of Surrey یک دانشگاه تحقیقاتی عمومی در گیلدفورد، انگلستان است. نتیجۀ تحقیقات این دانشگاه و مشارکتهای جهانی آن باعث شده است تا دانشگاه ساری بهعنوان یکی از دانشگاههای برتر تحقیقاتی انگلستان در نظر گرفته شود.
۲ - زلزله کاخک، از توابع شهرستان گناباد در استان خراسان که با نامهای زلزله دشت بیاض و زلزله فردوس نیز شناخته میشود، ساعت 14 بعدازظهر شنبه 9 شهریور 1347 در منطقه وسیعی از خراسان رخ داد. مرکز این زلزله «کاخک» بود و در این حادثه حدود 3000 نفر جان خود را از دست دادند.
۳ - ژاک ماهفر (متولد ۲۵ اسفند ۱۳۰۹ در اصفهان) بازرگان ایرانی است که در زمینۀ تجارت دارو فعالیت نموده و به پاس خدمات نیکوکارانه و بشردوستانه خود در امور پزشکی و درمان، فرهنگ و اجتماع از سوی جوامع مختلف همواره مورد تقدیر قرار گرفته است.
منابع:
ـ جاری تا بینهایت، مصطفوی، علی؛ صرفی، محمدرضا، انتشارات دانشگاه شهید باهنر کرمان، 1396
ـ کرمان و دانشگاه، نجمی، شمسالدین، 1397
ـ هفتهنامه فردای کرمان، شماره 36 ، ویژهنامه یازدهمین دورۀ جایزه افضلیپور، 15 اردیبهشت 1395
ـ هفتهنامه فردای کرمان، شماره 61 ، ویژهنامه دوازدهمین دورۀ جایزه افضلیپور، 13 اردیبهشت 1396
ـ هفتهنامه استقامت، شماره 738، ویژهنامه پانزدهمین دورۀ جایزه افضلیپور، خرداد ماه 1400
نظر خود را بنویسید