گروه فرهنگوهنر: دکتر حامد حسینخانی، شاعر و پژوهشگر ادبیات، استاد دانشگاه و داور بیستوهشتمین جشنواره شعر رضوی، که سابقة دبیری جشنواره شعر رضوی را هم در کارنامة خود دارد، تداوم جشنواره شعر رضوی را یک موفقیت میداند و البته عقیده دارد به دلیل این استمرار، جشنواره میتواند در معرض آسیب یا بحران هم قرار بگیرد و تنها راه دور ماندن از این ماجرا، آسیبشناسی و ارائۀ راهکارهای نو و تغییر و تحول فرمی و محتوایی آن است تا مناسب با شرایط روز و خواست و علاقۀ پدیدآورندگان و مخاطبان جلو برود.
این استاد دانشگاه یکی از توفیقهای جشنواره شعر رضوی برای شعر و ادبیات کرمان را شناسایی استعدادهای تازه میداند و تاکید دارد که جشنواره شعر رضوی، بخشی از هویت فعالیتهای ادبی و عرصۀ شعر کرمان قلمداد میشود.
وی در گفتوگو با استقامت با اشاره به برگزاری بیستوهشتمین دورۀ جشنواره ملی شعر رضوی در کرمان، بیان کرد: «تداوم و استمرار یک جشنوارۀ ادبی یا فرهنگی که بیستوهشت دوره برگزار شده است، میتواند یک دستاورد و موفقیت باشد، چراکه جشنوارههای زیادی شکل گرفتند، در چند دوره یا چند سال برگزار شدند اما کمکم به هر دلیلی کمفروغ و کمرونق شدند و سرانجام فراموش و محو شدند».
حسینخانی ادامه داد: «اینکه جشنوارهای یکیدو دهۀ پیش، به شکل جریانوار در کرمان شکل گرفته، گسترش و تداوم پیدا کرده، فراز و فرودهایی را گذرانده و دارای یک شناسنامه و تاریخچه است، نکتۀ مهمی است که قابل تامل و واکاوی است و میتوان دلایل و سببهای این تداوم و استمرار را جستوجو کرد و دربارۀ آن سخن گفت».
وی یادآور شد: «البته ادامهدار شدن یک جشنواره، همایش، رویداد و پدیدۀ فرهنگی، به دلیل اینکه اتفاقا ادامهدار است و تداوم پیدا کرده، میتواند در معرض آسیب یا بحران هم قرار بگیرد و تنها راه به دور ماندن از این ماجرا، آسیبشناسی، تحلیل، نقد، بررسی و ارائۀ راهکارهای نو و تغییر و تحول فرمی و محتوایی در آن پدیدۀ فرهنگی یا جشنواره است که بتواند متناسب با شرایط روز و خواست، سلیقه و علاقۀ پدیدآورندگان و مخاطبان جلو برود و این استمرار، یک استمرار اثربخش، جذاب و خلاقانه باشد، نه فقط یک اتفاقِ روتینِ تکراریِ مبتنی بر یکسری کلیشههای اجرایی و گاهی محتوایی».
داور بیستوهشتمین جشنواره شعر رضوی خاطرنشان کرد: «زمانی که به تاریخچه و تبار جشنواره شعر رضوی نگاه میکنیم، متوجه میشویم فراز و فرودهای زیادی را گذرانده و دورههای طلایی و موفقی داشته است. یکی از توفیقها و رهاوردهای جشنواره شعر رضوی، دستکم برای شعر و ادبیات کرمان، این بود که در بعضی از سالها یا دورهها، استعدادهای خوبی در قلمرو شعر در کرمان و البته بعد هم پراکنده در کشور، از طریق همین جشنواره شناسایی و معرفی شدند که یک انگیزه، راه و افقی برای برخی از شاعران جوانتر باز شد که درخشش بیشتری در ادامه داشته باشند و تامل، اندیشه و سلوک کردن در عرصۀ شعر و ادبیات را جدیتر و عمیقتر دنبال کنند. این برای بعضی استعدادها، مخصوصا در دهۀ اول جشنواره، رقم خورد که این کشف و شناسایی استعدادها، اتفاق مهم و مثبتی بود و یکی از اهداف اصلی برگزارکنندگان هم همین بود».
وی افزود: «البته جشنواره شعر رضوی به لحاظ بررسی تاریخچه به دو دوره تقسیم میشود، یک دوره که استانی و اندکی فرااستانی برگزار شد و یک دورۀ مهمتر و طولانیتری که به شکل یک جشنوارۀ ملی درآمد. هرچند که در یک بازۀ کوتاهی برخی از برگزارکنندگان و مدیران وقت، مدعی بینالمللی شدن یا بودن این جشنواره هم بودند که البته بیشتر در حد اسم و عنوان بود، نه آن تعریفی که ما از یک جشنواره بینالمللی یا یک پدیدۀ فرهنگی در سطح بینالملل سراغ داریم».
حسینخانی گفت: «جشنواره شعر رضوی یکی از رویدادهای ادبی مهم کرمان در این چند سال و چند دهه بوده، بهطوریکه یک بخشی از هویت فعالیتهای ادبی و عرصۀ شعر استان قلمداد میشود».
وی ادامه داد: «در طول این سالها بسیاری از شاعران نسلهای مختلف کشور چه در قامت شرکتکننده، چه در کسوت میهمان، شاعر پیشکسوت، و حتی برای تجلیل و تقدیر، و چه در ترکیب هیات داوران با این جشنواره همکاری کردند، به این جشنواره آمدند و دعوت شدند و شاید بیش از هزار شاعر از جوانها و نوقلمها گرفته تا پیشکسوتان، بزرگان، چهرههای نامدار و صاحب کارنامۀ ادبی در این جشنواره حضور داشتند که اگر نگاهی به آرشیو فیلم و عکس جشنواره بشود این ادعا کاملا قابل اثبات است».
این استاد دانشگاه یادآور شد: «آثار و کتابهایی نیز که در طول این سالها بهعنوان دستاورد مکتوب جشنواره منتشر شده یا در نشریاتی بازتاب پیدا کرده است، همین نکته را برای ما به اثبات میرساند، که این اتفاق مثبتی است. حضور شاعران از چند نسل با دیدگاههای متفاوت و با رویکردهای گوناگون به حوزۀ شعر، بهطور عام، و شعر آیینی و شعر رضوی بهطور خاص، اتفاق مهمی است».
وی افزود: «اصولا تنوع، تکثر و زوایای گوناگون دید به یک مساله مثل شعر آیینی، میتواند به رشد، بالندگی، تضارب آرا و درگرفتن مباحث مفید کمک کند».
حسینخانی بیان کرد: «هرچند که جنبۀ کارگاهی و آموزشی جشنواره همواره کمفروغ و کمرنگ بوده اما همین که شاعران بهویژه جوانترها توانستهاند با شاعران باتجربه و کسانی که تجربههای زبانی، ادبی و فرهنگی بیشتری داشتند از مسیر این جشنواره، یا در مسیر این جشنواره مواجه شوند، گفتوگو داشته باشند، آشنا بشوند و شعر آنها به نوعی در معرض داوری و ارزشگذاری قرار بگیرد، هرچند اصلا اینکه آیا شعر و ادبیات قابل داوری است یا خیر یک بحث دیگری است، میتواند از نکتههای مثبت جشنواره باشد».
وی در ادامه با اشاره به برخی آسیبهای جشنواره شعر رضوی، خاطرنشان کرد: «دربارۀ آسیبشناسی شعر رضوی، محورهای مختلفی در این سالها مطرح شده و بعضی از دوستان، شاعران و منتقدان مطالبی را گفتهاند، خود من هم نظرهایی با رویکرد نقد و آسیبشناسی داشتم که بهطور مشخص یکی،دو مورد خیلی مهم است».
داور جشنواره شعر رضوی گفت: «یکی از موارد این است که شکل و محتوای جشنواره بعد از یک مدت عادی و تکراری میشود و به یک برنامۀ رسمی، مثلا گاهی سطحی، تبدیل میشود و از طرفی جشنوارهمحور بودن گروهی از شاعران نیز یک آسیب است. یعنی یکسری جاها گویی شاعران، خودشان را صرفا برای شرکت در جشنوارههای مناسبتی و موضوعی تربیت کردهاند، بنابراین سلیقههای برگزارکنندگان یا داوران را پیشاپیش حدس میزنند، و بر اساس آن سلیقه، نگاه و رویکرد، شعرهای جشنوارهپسند و داورپسند هم میگویند و ممکن است یک توفیق مقطعی هم داشته باشند و برگزیده بشوند، اما نمیتوان توقع داشت که اینها تبدیل به آثار ماندگار، عمیق و جریانسازی در شعر امروز ایران بشوند. نه همۀ آثار، اما بخشی از اینها یا گروهی از شاعران، اصطلاحا شاعران جشنوارهای هستند که این یک آسیب است که باید برای آن فکر بشود».
وی ادامه داد: «یک راهکاری که میتوان برای این موضوع ارائه کرد این است که ما بتوانیم بُعد آموزشی، تخصصی، فنی و کارگاهی جشنواره را کارآمدتر و کاربردیتر کنیم که شاعرانِ مخصوصا جوانتر، بعد از یک مدت به ورطۀ جشنوارهمحوری و سمتوسو گرفتن به سمت موضوعات صرفا اینچنینی، بدون اینکه آنها را تبدیل به تجربههای عمیق ادبی یا مثلا عاطفی کرده باشند، نروند و بتوانند یک تعادل بین مطالعات و تجربههای خود و جهان ذهنی و نگاه و دیدگاه خود به شعر و خواست جشنوارهها برقرار کنند که در آن ورطه بهطور صرف و کامل فرونغلتند».
حسینخانی با بیان اینکه یک آسیب دیگر بحث کلیشهپردازی و تکرار مکررات مخصوصا در جشنوارههای موضوعی است، افزود: «هرچند که یک موضوعِ مقدس و نهادینهشده در فرهنگ ما ایرانیان، بحث بزرگان دین و فضایل، مناقب، برجستگیها و تقدس این بزرگان است، بهویژه امام رضا(ع) که آرامگاه ایشان در ایران است و آن ارتباط عمیق عاطفی و اعتقادی که ایرانیها در طول قرنها با این شخصیت، زیارتگاه و زیارت کردن بارگاه او داشتهاند، اما همین موضوع متعالی و مقدس هم وقتی که در تنگنای تکرار یک جشنوارهای با این محوریت قرار میگیرد، میتواند دستخوش تکرار و کلیشه بشود و طبعا شاعران شرکتکننده، به گونهای باید بینش، اندیشه، باورها و عواطف خود را در جهان ذهنی خودشان، ژرفا و گسترش داده باشند که خلاقیت آنها به بنبست نخورد و دچار نمادهای خیلی تکراری، مانند کبوتر و آهو، ضامن آهو، صحن، زیارت، اشک، انگور، تاک و ... که در شعر رضوی زیاد به کار میرود، نشوند».
وی تاکید کرد: «استفاده از این کلمات به معنای این نیست که هر شاعری و شعری از این ترکیبها و اصطلاحات به کار برد به ورطۀ تکرار و کلیشه افتاده است. ممکن است یک شاعری همین واژههای آشنا و پرکاربرد و پربسامد را با کارکردهای نوین در یک هندسۀ تازه، خلاقانه و معرفتمدارانه به کار ببرد، اما عمومِ شعرها به این آسیب گرفتار هستند».
این استاد دانشگاه شهید باهنر خاطرنشان کرد: «نکتۀ سوم دربارۀ برگزاری و برگزارکنندگان جشنواره است، چیزی که سایهاش مقداری شاعران یا دلسوزان فرهنگی کرمان را دربارۀ برگزاری این جشنواره آزار میدهد، دو موضوع است. یکی اینکه گاهی زمزمۀ جابهجا شدن این جشنواره از کرمان به استانهای دیگر مطرح میشود و در یک سالهایی نیمچه تلاشهایی هم شد و عملا این اتفاق افتاد، اگرچه برگشت. این عدم ثبات و امنیت برای برگزارکنندگان و دلبستگان به این جشنواره، اعم از شاعران، شرکتکنندگان و مخاطبان، جالب نیست و در واقع فرصت برنامهریزی، تامل، اندیشیدن و بروز خلاقیت برای شیوۀ برگزاری و انگیزه را از برگزارکنندگان و جامعۀ ادبی استان کرمان میگیرد که باید برای آن چارهاندیشی شود».
وی ادامه داد: «نکتۀ دیگر اینکه، حتی در سالهایی که جشنواره بهطور یقینی به کرمان متعلق بود و البته همچنان هم است، در بعضی از تصمیمگیریها، تصمیمسازیها و ساختار اجرایی یا حتی محتوایی جشنواره، متخصصان و برگزارکنندگان خود کرمان که میزبان هستند گاهی دستشان بسته بود و محدود بودند، یعنی نهادهایی، چه در وزارت و چه در بنیاد بینالمللی امام رضا (ع)، یا افرادی، دیدگاهها و نظرات خودشان را فارغ از ضرورتهای روشنی که خود اهل کرمان، یعنی برگزارکنندگان و مطالعهگران حوزۀ فرهنگ، شعر و ادبیات در کرمان بهتر میشناسند، زیرا هم با تاریخچۀ این جشنواره و هم با فضای ادبیات و شعر کرمان و باورهای دینی، فرهنگی و عرفی مردم کرمان و مولفههای فرهنگ عمومی کرمانیان و ذائقۀ آنها آشناتر هستند و طبعا تصمیمگیری، تحلیل و واکاوی بهتر و دقیقتری میتوانند داشته باشند که آن تصمیمگیریها، واکاویها، نقدها و آسیبشناسیها میتواند به تکامل شیوۀ برگزاری جشنواره یا بهروز شدن و بهتر شدن جشنواره منتهی بشود. اما گاهی از بیرون از استان، بدون توجه به این حوزهها، یکسری ایدهها، یا شیوهها و شگردها در برگزاری جشنواره اعم از حوزۀ علمی، تخصصی و محتوایی یا شیوههای اجرایی جشنواره به برگزارکنندگان تحمیل میشود که چندان تجربیات موفقی نیستند».
حسینخانی تاکید کرد: «انتظار میرود اگرچه این جشنواره، ملی است و حمایتهای نهادهایی که عرض کردم، مخصوصا حمایتهای مالی آنها، پشتوانۀ برگزاری این جشنوراه است، اما اگر دوستان به متخصصان این حوزه، چه در عرصۀ اجرا و چه در عرصۀ محتوا و مسائل فنی و تخصصی در استان، اعتماد کنند و اطمینان داشته باشند، نتیجۀ بهتری را خواهند گرفت».
نظر خود را بنویسید