اسما پورزنگیآبادی
نهم اردیبهشتماه در تقویم کشور بهعنوان روز شورا نامگذاری شده تا مگر جایگاه و اهمیت این نهاد محلی بیش از پیش معرفی و شناخته شود.
کرمان، امسال، نهم اردیبهشتماه را در حالی پشت سر میگذارد که شورای ششم بر سر کار است. شورایی که از لحاظ سیاسی کاملا یکدست و در اختیار اصولگرایان است و میانگین سنی اعضای آن نیز کمتر از دورههای گذشته است.
اگرچه در روزهای نخست آغاز بهکار، این وعده که «نمیگذاریم شورای ششم همچون دورههای گذشته به روزمرگی بیفتد» داده میشد اما این شورا، خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت به روزمرگی و کمتوجهی به مسائل کلان و اساسی شهری که در زمینههای گوناگون دچار عقبماندگی است، دچار شده است.
اکثریت شورای ششم شهر کرمان از لیست انتخاباتی میثاق آمدهاند و در حالی که تصور بر این بود این پیروزی، زمینهساز انسجامی ناگسستنی باشد ـ با وجود رفتارهای محافظهکارانهای که نمیگذارد اختلافات عیان شود ـ به نظر میرسد اختلافاتی جدی بین اعضا وجود داشته باشد.
عمدۀ اختلافات در شورای ششم از زمان انتخاب سعید شعربافتبریزی بهعنوان شهردار بروز کرد. انتخاب شهردار با کمترین رای قانونی ـ شش رای از بین 11 رای ـ اتفاقی تازه در مدیریت شهر کرمان بود. بسیاری بر این باورند که آرای شهردار در هر شهری، علاوه بر افزایش اقتدار مدیریتی شهردار در سازمان شهرداری، وزن و قدرت چانهزنی شورا و شهرداری برای پیشبرد امور شهر را نیز تعیین میکند؛ هرچه آرا بالاتر، وزنه سنگینتر و بالعکس. قدرت چانهزنی از آن جهت حائز اهمیت است که در شهرهای ما، مدیریت یکپارچۀ شهری حاکم نیست و قوانین شورا و شهرداری اختیارات چندانی به این دو نهاد نداده که بتوانند به همۀ نیازها و خواستههای شهروندان بهخوبی پاسخ بدهند. از این رو، توان چانهزنی و تعامل این دو نهاد با نهادهای دولتی و دستگاههای خدماترسان اهمیت بسیاری مییابد.
بهعنوان نمونۀ دیگری از اختلافات بین اعضای شورای شهر کرمان، میتوان انتخابات هیات رئیسه در سال دوم فعالیت شورا را مثال زد آن هنگام که پنج نفر از اعضا، پشت حسین چناریان ایستادند تا اینبار، کرسی ریاست از علیرضا نادری گرفته و به فردی باتجربۀ بالاتر در امور شورایی سپرده شود.
اما نتیجۀ این انتخابات نشان داد که ترکیب 6 ـ 5 که از زمان انتخاب شهردار شکل گرفته بود، همچنان بادوام مانده است. در این انتخابات، چناریان پیش از رایگیری برای ریاست شورا، برخی انتقاداتی که از سال اول شورا وجود داشت را به زبان آورد. از جمله اینکه گفت: «انسجام و یکپارچگی گستردهتری که باید از درون شورا شکل میگرفت و منجر به تعامل با بیرون میشد، در این یک سال، اتفاق نیفتاد. تحرک و همبستگی در درون شهرداری نیز رخ نداد و بخش عمدهای از توان و بدنۀ شهرداری به این تحلیل رسیدهاند که ارتباط و رفاقتی که از شورا به شهرداری میتوانست منتقل شود، دچار اشکال است».
در این انتخابات، نادری که در نخستین انتخابات هیات رئیسه با 10 رای رئیس شده بود، با شش رای ابقا شد.
به هر حال، شورای ششم انتخابهای خود را انجام داده و در آستانۀ شروع سومین سال فعالیت، همچنان نیز بر سر انتخابهای خود مانده است.
حالا اینکه شورای شهر در این 21 ماه چه عملکردی داشته را خود اعضای شورا باید در نشستی خبری برای رسانهها و افکار عمومی تشریح کنند تا سیاه و سفید کارنامهشان عیان شود.
در اینجا قصد دارم در یک مرور اجمالی به برخی از چالشهایی که گریبانگیر شهر است و شورا باید در این دو سال به آن میپرداخته اما این کار را نکرده و یا اگر توجهی داشته، کافی نبوده و دربارۀ آن دارد فرصتسوزی میکند، بپردازم قبل از آن اما، به برخی اقدامات مطلوب شورا اشاره میکنم: جلوگیری از اجرای شتابزدۀ پروژۀ ساخت تقاطع غیرهمسطح در سهراهی شرفآباد که در اواخر شورای پنجم شروع شده بود، شعارهایی که در حمایت از شفافیت که دادهاند و میدهند، فراهمسازی امکان حضور همۀ شهروندان در نشستهای عمومی که با پخش زندۀ جلسات از طریق پلتفرمهای مجازی صورت میگیرد، حمایت و تاکیدی که برای بازنگری در طرحهای بالادستی از جمله طرح جامع حملونقل و ترافیک داشتهاند، از جمله برخی از این اقدامات است اما ضعفها و کارهای ناشدۀ فراوانی وجود دارد.
یکی از ضعفهای جدی شورای ششم مربوط به رابطهای است که با شهردار دارند. شورا گاهی آنچنان مداراگونه و با اغماض با عملکرد شهردار روبهرو میشود که نقش نظارتی این نهاد زیر سوال میرود.
در این مدت، نشده که شهردار در صحن علنی شورا، بهطور جدی و تفصیلی گزارش عملکردِ نه هفتگی، که حتی ماهانه به اعضا ارائه بدهد. اگر هم داده، در جلسات خصوصی بوده و یا در جمعهای کوچکتری در شورا که ما از آن بیخبریم. در حالی که در دورۀ مدیریتی لااقل سه شهردار سابق، هریک از شهرداران، با دست پر به صحن علنی شورا میآمدند، حضوری فعال در شورا داشتند و ضمن آنکه در برابر انتقادات گاها شدیدِ اعضا پاسخگویی داشتند، خود نیز، گاهی داوطلبانه، برای دفاع از عملکرد تیمشان هم شده، گزارشهایی به اعضا و به مردم و رسانههایی که نشستهای عمومی را دنبال میکردند میدادند. این رفتار شهرداران یک فایدۀ بزرگ که داشت این بود که علاوه بر اعضای شورا، کارشناسان مستقل نیز از آنچه شهرداری میخواست انجام بدهد زودتر مطلع میشدند و میتوانستند خوب و بد طرحهایی که هنوز شروع نشده بود را گوشزد کنند. در این دوره اما از این خبرها نیست.
در همین حال، شورای شهر، در جریان شایعاتی که گاه و بیگاه دربارۀ استعفای شعربافتبریزی منتشر میشود نیز، حضور فعالانهای ندارد و موضعگیری جدی نمیکند مگر اینکه خبرنگاری سراغی از آنها بگیرد. دربارۀ اینکه آیا شورای شهر، دلیل انتشار مکرر شایعۀ رفتن شهردار را بررسی میکند و اثرات آن بر سازمان شهرداری را ارزیابی میکند هم اطلاعی در دست نیست.
در مجموع میتوان گفت که شورا نسبت به شهردار بیشتر با مدارا رفتار میکند و البته ابایی هم ندارد از اینکه توی شهر، مدام از شهردار انتقادات درست و گاها نادرست میشود.
براساس آنچه که از فعالیتهای شورا اطلاعرسانی میشود، میتوان گفت که اگرچه شورا که تاکنون چند جلسۀ کارشناسی برای سهراهی شرفآباد برگزار کرده و کلی از وقت شهر را به این موضوع اختصاص داده اما از شهردار بازخواست نمیکند که چرا سهراهی شرفآباد را به نتیجه نمیرسانند؟
طولانی کردن فرایند تصمیمگیری میتواند مزایایی از جمله بهرهمندی از همۀ آرا و نظرات کارشناسی را به دنبال داشته باشد اما دربارۀ سهراهی شرفآباد موضوع فراتر از این رفته و به نوعی، ناکارآمدی فرایند تصمیمگیری در شهر کرمان را به نمایش گذاشته است و کسی هم پاسخگوی این وضعیت نیست.
به جز این، شورا از شهرداری دربارۀ پروژههای نیمهتمام مهمی همچون ساروجپارس، پل شهدای خلبان و هتل بام بازخواست نمیکند، از اینکه طرح پیادهراه سازی تجلی و ارگ ناتمام مانده، انتقاد جدیای که کارفرما را تکان بدهد، نمیکند.
اینکه ترافیک در شهر سرسامآور شده و پیدا کردن جای پارک در بسیاری از ساعات روز و شب، رانندگان را به ستوه آورده، دغدغۀ شورا نیست. شورا بر مشکلاتی که بازار تاریخی کرمان بهعنوان مقصد اصلی گردشگری شهر دارد، بهراحتی چشم میبندد و پیگیر حل آن نیست وگرنه بازار با مشکل سادهای چون نبود سطل آشغال که مواجه نمیشد!
اساسا گردشگری کرمان که یکی از مزیتهای مهم این شهر است، موضوع و مسئلهای جدی برای این شورا قلمداد نمیشود، گویی اعتنایی ندارند که رونق گردشگری چقدر میتواند به اقتصاد ضعیف این شهر کمک کند. نه طرحی و مصوبهای حمایتی برای توسعۀ زیرساختهای گردشگری از دل کمیسیونها و جلسات شورا بیرون میآید و نه ایدهای و دغدغهای برای نجات بافت تاریخی دارند. حتی یکبار نشده محض همدردی با بسیاری از مردمان و دوستداران شهر هم که شده، مرثیهای برای از دست رفتن گذشته و تاریخ کرمان سر بدهند، چه رسد به ارائۀ طرح و مصوبه و قانون! معافیت در عوارض صدور پروانۀ ساختوساز در بافت تاریخی اگر راهحل موثری بود که تا حالا باید نتیجه میداد و بافت تاریخی را آباد میکرد.
شورای شهر وقتی درختان نارون بلوار جمهوری بهعنوان بخشی از هویت این میراث معاصر قطع شد و صدای اعتراض مردم از گوشه و کنار شهر بلند شد، در سکوت کامل به سر برد. وقتی هتل کاروانسرای وکیل به عنوان یک اثر تاریخی مهم در بافت تاریخی افتتاح شد و از مشکلات پارکینگ و ورودی نابسامان آن گفته شد، خود را به نشنیدن و ندیدن زد.
سال گذشته و آن هنگام که آمار تصادفات و تلفات در شهر کرمان از سوی پلیس اعلام و گفته شد که تا آذرماه، 175 نفر در این شهر در تصادف کشته شدند، اعتنایی نشان نداد.
حدود یک سال از فروریختن متروپل که باعث نمایان شدن یک چالش بنیادین در شهرهای کشور به نام ساختمانهای ناایمن شد، گذشته است. پس از این حادثه، در کرمان گفتند که ساختمانهای ناایمن را شناسایی کردیم و تعیینتکلیف میشود؛ یکبار نشد شورا به مردم دربارۀ این ساختمانها گزارشی بدهد و اگر از سوی دیگر نهادها در این خصوص کوتاهی میشود، بازخواستی بکند.
گزارش مدیرعامل سازمان حملونقل بار و مسافر که گفت: «80 درصد از ناوگان تاکسیرانی و نیمی از ناوگان اتوبوسرانی شهر فرسوده است» شورای شهر را به تکاپویی جدی بر نیانگیخت.
شهر کرمان کمآب شده، هم مردم و هم درختان شهر دچار مشکل شدهاند. دولت قصد کرده از پروژۀ انتقال آب خلیجفارس که به مس سرچشمه رسیده، مقداری آب برای شهر کرمان بیاورد. اگر این راهحل درست است، چرا یکبار از سوی شورا برای تسریع در انتقال این آب خلیجفارس مطالبهای مطرح نمیشود؟ بماند که دربارۀ گرفتن سهم شهر از پروژۀ فاضلاب هم، شورا از خود اقتداری نشان نمیدهد.
مردم شهر کارزاری در نقد تاریکی هراسآور شهر بهراه میاندازند، شورا به آنها نمیپیوندد. کارزاری برای جلوگیری از تغییر نام خیابان میرزا آقاخان کرمانی به راه میاندازند، شورا بیتوجه به مطالبۀ گروهی از شهروندان و اهالی فرهنگ، راه خود را میرود و بدون اینکه پاسخی قانعکننده بدهد، نام خیابان را با نام یک مبارز از خطۀ شمال کشور تغییر میدهد.
شورا پروندۀ فرونشست زمین در شهر را باز کرده، برخی اعضا با قاطعیت دربارۀ ارتباط اجرای پروژۀ فاضلاب با فرونشست حرف میزنند و نگرانی در دل شهروندان میاندازند اما بعد گزارشی نمیدهند که بالاخره چه شد؟ آیا پروژۀ فاضلاب موجب فرونشست میشود یا نه؟ شورا استغاثههایی که برای بهسازی بهارستان هنرمندان میشود را میشنود اما شهرداری را ملزم به اجرای این پروژه نمیکند.
مرور مصوبات شورای شهر کرمان که در سایت اینترنتی شورا بارگذاری شده، میتواند پردۀ دیگری از روی عملکرد شورای ششم بردارد، به خصوص وقتی که پای مقایسۀ مصوبات شورای کرمان با شهرهایی از جمله شیراز و اصفهان به میان میآید. یک مرور شتابزده بر مصوبات شورا، هر ناظری را به این نتیجه میرساند که شورا دچار روزمرگی و بیبرنامگی است وگرنه بین این همه مصوبۀ مربوط به قدرالسهم و لچکی و تملک ملک مسیری لااقل در این دو سال، 10 قانون و طرح و مصوبه از سوی همۀ کمیسیونهای شورا برای حل چالشهای اساسی شهر باید ارائه میشد!
با وجود همۀ این ضعفها، شورای شهر کرمان یک ویژگی منحصر بهفرد دارد و آن هم، برگزاری منظم جلسات از جمله نشستهای عمومی است. جلساتی که غایب همیشگی آن، زخمهای مزمن شهری به نام کرمان است که سالهاست دارد خونریزی میکند و مرهمی برایش نیست. / الف
نظر خود را بنویسید