علویه نعمتاللهزاده+
با درود بر همة عزیزان راه دور و نزدیک؛ آرزومندم که سال جدید سالی خوش، پربار و به دوراز اتفاقات تلخ و جانفرسا باشد.
هر سال با گذر از روز سیزدهم فروردین که روز طبیعت هم هست، به روز تلخِ شانزده فروردین میرسیم، روزی که روزگار، پدر بزرگوار ما را گرفت و جای خالی آن عزیز، همواره در زندگی ما مشهود ماند.
روزگاری نه چندان دور، همة ما با دلهایی سرشار از عشق و امید، عیدها را در خانة پدری میگذراندیم، و همهمان از کوچک و بزرگ، چشم به آن کتاب مقدسِ کنار سفرة هفتسین زیبا و سادۀ آن خانة پر از عشق و امید، دیداری با پدر و مادرمان تازه میکردیم. بعد هم با دریافت یک اسکناس نو و تا نخورده که معمولا امضای زیبا و پیچ در پیچ پدر را داشت برکت را از سیدِ اولاد پیغمبر به خانههامان میبردیم.
بماند که آن دلهای شاد و نگاههای پرمهر پدر و مادر، سالهاست که از بین ما رفته، و هر کدام از ما در گوشهای از دنیا، سرمان به زندگی و اتفاقات پس از آن، گرم شده است. ولی یاد و خاطرة آن روزها و آن وجودهای نازنین، همواره در ذهن ما ماندگار است.
همیشه آنچه را دوست داریم و عزیز میشماریم در کنار ما نمیماند، و باید قبول کنیم که این جبر زمانه است، و با آن باید کنار آمد.
از کادر توانا، فعال و دوست داشتنیِ «استقامت» که همواره پدر و مادرم آنان را مثل فرزندان خود دوست و عزیز میداشتند، متشکرم.
همچنین، از کسانی که با تمام مشکلات و کاستیها تلاش میکنند، یاد و خاطرة «آقا» زنده بماند، و همواره به بودن و ارتقای این یادمان میکوشند سپاسگزارم. میدانم و اطمینان دارم که روح پدر مهربانمان همواره حامی و دعاگوی سلامتی و تداوم راه پر فراز و نشیب شماست.
با تشکر از همة عزیزان، بهتر است سال جدید را تبریک گفته و غم از دست دادن بزرگان را با آرزویِ زندگی خوب و پربار برای آنان که هستند، عوض کنیم، و برای همه سلامتی، بهروزی و آرامش آرزو کنیم... میدانم و میدانید که آرزوی همیشگی پدر و مادر مهربانمان همین نیکاندیشی بوده است! سال نو مبارک.
+ فرزند ارشد موسس استقامت
نظر خود را بنویسید