اسما پورزنگیآبادی
پایان حاشیهنشینی و توقف حاشیهنشینی در شهرها از جمله کرمان، برای همۀ مدیران رویایی است که چندین دهه برای رسیدن به آن تلاش میکنند. برخی در این راه، ناکام مانده، برخی دیگر، موفقیتهای مقطعی کسب کردهاند و حاشیهنشینی همچنان ادامه یافته است.
برخی اما تحقق این رویا را نزدیک میبینند؛ در تازهترین اظهارنظر، رحمان جلالی معاون سیاسی و امنیتی و اجتماعی استاندار کرمان گفته که «پایان حاشیهنشینی در شهر کرمان کاملا مشخص شده است».
اما آیا این رویا که معاون استاندار از آن سخن میگوید، دستیافتنی است؟ آنطور که متخصصان میگویند، پاسخ «خیر» است و در شهری چون کرمان، نباید انتظار روزی را داشته باشیم که حاشیهنشینی بهطور کامل متوقف شده باشد. دکتر مریم فداییقطبی، معمار و استاد دانشگاه یکی از این افراد است. او در اینباره، در پاسخ به فردایکرمان میگوید: «اگر در شهری زندگی کنیم که محدودیت طبیعی نداشته باشد و نخستشهر بخش وسیعی از سکونتگاهها در اطراف خود باشد، همیشه باید انتظار پدیدۀ حاشیهنشینی و افزایش آن را داشته باشیم».
وی تصریح میکند: «این یک واقعیت است که ما نمیتوانیم حاشیهنشینی را متوقف کنیم بلکه میتوانیم آن را کنترل کنیم».
او خاطرنشان میکند: «شهرهای بزرگ مثل خانۀ مادری هستند که هر اتفاقی برای فرزندان میافتد، در گوشهای از آن ساکن میشوند بنابراین، همیشه باید منتظر ورود افرادی باشیم که مجبور شدهاند به خاطر برخی اتفاقات زادگاه خود را رها کنند».
فداییقطبی در ادامه، به نظرات گوناگونی که در زمینۀ حاشیهنشینی وجود دارد و در دهههای گذشته، تجربۀ آن را در کرمان هم داشتهایم اشاره میکند و توضیح میدهد: «برخی، نگاه قهری به این مسئله دارند و میگویند باید حاشیهنشینی جمع شود و با تخریب سکونتگاههای حاشیۀ شهرها این نگاه را اجرایی میکنند. در طول تاریخ هم موارد گوناگونی وجود دارد که منطقهای از حاشیه پاکسازی شده است».
وی ادامه میدهد: «رویکرد دیگر این است که میگویند وقتی برای شهر محدودیت طبیعی وجود ندارد و شهر قابل گسترش است، این محدودیت را با ایجاد نوارهایی به اسم کمربند سبز ایجاد کنیم؛ بدین ترتیب که در مسیرهایی مشخص در اطراف شهر، ردیفهایی از درختکاری انجام شود تا امکان ساخت خانه برای افرادی که به شهر مهاجرت کردهاند وجود نداشته باشد. بماند که کمربند سبز تعریفی دیگر و جایگاهی دیگر دارد و تئوری دیگری پشت آن است و در این مورد خاص، استفاده از کمربند سبز تحریف شده است».
وی میافزاید: «نگاه دیگر این است که حاشیهنشینان را به رسمیت بشناسیم و به مناطق حاشیهای نظم بدهیم و آن را کنترل کنیم و این افراد را جذب جامعۀ شهری کنیم به گونهای که از قوانین و مقررات شهری تبعیت کنند و در واقع، حاشیه را به عنوان بخشی از شهر بپذیریم».
این استاد دانشگاه اضافه میکند: «دیدگاه دیگر این است که حاشیهنشینان را در ذات خودشان توانمند کنیم تا به عنوان سکونتگاههای مستقلی به حیات خود ادامه دهند».
وی با بیان اینکه دیدگاههای مختلفی در دنیا نسبت به حاشیهنشینی وجود دارد و تاکنون، هیچیک نتوانسته بر دیگری تفوق یابد و پیروز شود، میگوید: «در زمینۀ عدالت شهری نیز این موضوع مطرح میشود که چه کسی تعریف میکند شهروندان یک شهر چه کسانی هستند؟ چرا نباید کسانی که از سر اجبار و به دلیل قوانین بالادستی یا اتفاقاتی که خودشان ایجاد نکردهاند و خارج از ارادۀ آنها بوده مجبور شدهاند به حاشیۀ شهر پناه بیاورند را شهروند شهر ندانیم؟».
وی اظهار میکند: «گروهی دیگر میگویند حاشیهنشینان کسانی هستند که در حاشیۀ شهر ساکن میشوند و خود را به سیستم شهر تحمیل کرده و از هیچ قانون و ضوابطی تبعیت نکرده و حاکمیت شهری را وادار میکنند که آنها را بپذیرد؛ پس باید با آنها مقابله کنیم».
وی به سخنانش میافزاید: «در شهر کرمان هم این دیدگاه وجود دارد که حاشیهنشینان شهروند هستند و باید از خدمات شهری استفاده کنند و شهر نمیتواند آنها را از خود جدا کند. نگاه دیگری هم هست و آن اینکه چون این افراد، هزینههای شهرنشینی را پرداخت نمیکنند و تابع قوانین و ضوابط شهری نیستند، نمیتوانند از امتیازات شهر برخوردار باشند».
فداییقطبی میگوید: «در استان ما عوامل گوناگونی وجود دارد که عدهای را وادار میکند تا بهعنوان حاشیهنشین در شهرهایی همچون کرمان ساکن شوند. اینکه «مجبور میشوند» موضوع مهمی است چرا که بسیاری از این حاشیهنشینان، در ذات خود و به صورت بالقوه، تمایلی به جابهجا شدن و ترک زادگاه خود را ندارند و به دلیل بحرانهایی چون زلزله یا خشکسالی یا مشکلاتی مثل بیکاری و کمبود درآمد و نبود امکانات کافی مهاجرت میکنند و در حاشیۀ شهرهای بزرگتر ساکن میشوند و از آنجایی که در قدم اول، ضوابط ورود به شهر و سکونت در شهر را رعایت نمیکنند، در ادامه هم نمیتوانند بهراحتی وارد سیستم شهری بشوند و رفتار شهروندی مناسب را برقرار کنند».
وی سپس با تاکید بر اینکه نمیتوانیم حاشیهنشینی را بهعنوان پدیدهای در نظر بگیریم که قابل توقف است، میافزاید: «هر زمان که در استان، دچار بحران بشویم، پدیدۀ حاشیهنشینی تشدید میشود. در جریان زلزلۀ بم این تجربه را داشتیم. بنابراین، باید انتظار داشته باشیم که هر واقعهای، نه فقط در استان، بلکه در بخشی از جامعهای بزرگتر به اسم کشور، میتواند منجر به ایجاد و گسترش حاشیهنشینی در نخستشهرها بشود».
وی در ادامه، در پاسخ به این پرسش فردایکرمان که در برابر این وضعیت چه باید کرد؟ توضیح میدهد: «یک راهکار میتواند این باشد که مجموعهای از چند رویکردی که در ابتدای این گفتوگو به آن اشاره شد را بهکار بگیریم یعنی ضمن اینکه محدودیت برای جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی ایجاد میکنیم، بخشهایی که مطابق با ضوابط و طرحهای بالادستی نیستند تخریب شوند همچنین، این جوامع توانمند شوند تا به صورت مستقل بتوانند مجموعهای از ضوابط و قوانین شهروندی را برای خودشان اجرا کنند که نمونۀ آن را در دولت قبل با راهاندازی دفاتر تسهیلگری تجربه کردیم که متاسفانه اعتماد کافی به این دفاتر نشد و جلوی کار آنها گرفته شد».
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تجربۀ دفاتر تسهیلگری را در کرمان موفق ارزیابی میکنید؟ اظهار میکند: «این دفاتر امیدی بودند برای اینکه بتوانیم به بخشی از حاشیهنشینی در شهر کرمان نظم ببخشیم. وجود این دفاتر از حذف آن بهتر بود. در گام اول، حالت آزمون و خطایی داشت ولی به هر حال، راهحل جهانی برای نظمبخشی به بافتهای ناکارآمد همین دفاتر تسهیلگری است که ما هم میتوانستیم از این تجربه در کرمان استفاده کنیم».
فداییقطبی در پاسخ به این پرسش که فعالیت دفاتر تسهیلگری در حاشیهها به معنای مدیریت این محلات بهطور مستقل از شهر است؟ توضیح میدهد: «برخی از محلات حاشیه قرار است به شهر اضافه نشوند و براساس توانمندی خود آن منطقه مدیریت شوند. شهر یک موجود زنده است که مدام رشد میکند و نمیتوانیم جلوی رشد آن را بگیریم بلکه میتوانیم این رشد را کاهش و نظم دهیم اما ابتدا باید این محلات نظمپذیر شود سپس، برخی محلات مستقل از شهر باشند و برخی جذب شهر شوند».
وی در پاسخ به این پرسش که نسخۀ واحدی برای حاشیهنشینی وجود ندارد؟ میگوید: «به هیچ وجه نمیتوان با یک روش و نسخۀ واحد سراغ حل این مسئله رفت. هر منطقه باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد».
فداییقطبی در پاسخ به این اظهارنظر که اگر نهادهای دولتی اراضی خود در اطراف شهر را حصارکشی و تعیینتکلیف بکنند، راه بر زمینخواران و بعد سکونت حاشیهنشینان بسته میشود؛ این آیا راهحل مناسبی است؟ میگوید: «آنچه که مهم است، بحث نظارت و کنترل است. نمیتوان که دور هزار هکتار زمین را حصار کشید. خود این اقدام، ممکن است مقدمهای برای تفکیک زمینهای بعدی بشود. باید حفاظت و نظارت بر زمینهای اطراف شهر و بر اعمال زمینفروشان و زمینخواران جدی باشد».
نظر خود را بنویسید