در دو سه سال اخیر دهبار موضوع تخریب «سردر» دانشکده فنی سوژهی رسانهها بود. چالشی که پای خیلیها را به وسط این ماجرا کشاند. شهرداری، شورای شهر، استانداری، میراث فرهنگی، دانشگاه، تشکلهای دانشجویی و فعالان میراث فرهنگی، هرکدام به نوعی وارد این کارزار و بحث و گفتوگو شدند.
در این مجال کوتاه نمیخواهم دوباره به این جدال که به تازگی خاتمه یافته است برگردم. اما حالا که به قول معروف آبها از آسیاب افتاده است و شهرداری پل چهارراه امیرکبیر را هم افتتاح کرده، و با اجرای این طرح خواه ناخواه «سردر» دانشکده فنی هم با همهی زیبایی و ارزش تاریخیاش، به حاشیه رفته است، قصد دارم به نکتهای اشاره کنم که در این هیاهوها مغفول مانده، و موجب شده است تا «سردر» دانشکده همچنان بیکلاه بماند.
قطعا در یاد همهی ما مانده است که بارها گفته شد قسمتی از تاج و پیشانی این «سردر» تاریخی که بسیار هم در معرض دید عموم است تخریب شده و تصویر این آسیبدیدگی به کرات در فضای مجازی به نمایش درآمد. حتی بارها صحبت از مرمت این بخش کوچک از این بنای فرهنگی به میان آمد، اما ظاهرا چون کارگاه احداث پل، در همان نزدیکی فعال بود هیچکس و نهادی دنبال این کار مهم را نگرفت.
شوربختانه تا به امروز هم از سوی دانشگاه و هم از طرف اداره میراث فرهنگی که هردو در واقع متولی مادی و معنوی این اثر هستند، هیچ تلاشی صورت نگرفته، و موضوع را عمدا یا سهوا به محاق فراموشی سپردهاند. بنابراین بهتر است بگویم من دیگر امیدی به این دو نهاد ندارم که مرهمی بر این زخم که هر روز هم اغلب شهروندان با دو چشم خود، آن را میبینند بگذارند!
باری، امروز که به این موضوع فکر میکردم، و از این رویداد نابهنجار دلخور بودم، به فکرم رسید که ایکاش لااقل شهرداری کرمان به منظور جبران مافات بیحرمتیاش به این «سردر»، خود داوطلبانه وارد میدان شود و این زخم را مداوا کند.
شک ندارم که هزینهی مرمت این بنا بسیار ناچیز است، و شهرداری با امکاناتی که دارد میتواند ظرف چند روز این کار را با نظارت میراث فرهنگی انجام بدهد. اینکه باز هم دانشگاه منتظر میراث فرهنگی باشد و میراث فرهنگی هم منتظر حمایت استانداری بماند تا بودجهی این کار را تامین کند، نتیجهاش میشود همین وضعیتی که امروز شاهد آن هستیم؛ واقعا ما تا به این اندازه در انجام امور بسیار کوچک هم ناتوان هستیم؟!
نظر خود را بنویسید