در حالیکه یک پرستار بیمارستان افضلیپور در کرمان میگوید تن برخی از همکاران زیر لباسهای مخصوص کرونا تاول زده است، هنوز بسیاری از بیماران میگویند فکر نمیکردیم به کرونا مبتلا شویم. قصد ندارم بگویم چطور شد به اینجا رسیدیم اما تصویر رنگبندی کرونایی کشور به جایی رسیده که تن و بدن هر بینندهای را میلرزاند.
ایران در تنور کرونا میسوزد، اما در کشور هنوز کسانی هستند که معتقدند کرونا هیچ غلطی نمیتواند بکند! در حالی که کادر پزشکی ما از توان افتاده است هنوز برخی به ماسک و واکسن اعتقادی ندارند، و به برقراری حداکثری آداب و مناسک و داشتن روابط اجتماعی پایبند هستند. گروهی هنوز دارند بحث میکنند که تعطیلی سراسری داشته باشیم یا کماکان به همین روش نیمبند و باری به هر جهت ادامه دهیم؟! حالا که رقم قربانیان ما در یکسال و نیم گذشته به حدود صد هزار نفر رسیده است و روزانه هم قریب پانصد نفر کشته میدهیم، تردید نکنیم که مهمترین معضل کشور مهار کرونا است و لاغیر!
زمانی که ایران در جنگ با عراق بود، قربانیان روزانهی جنگ هیچوقت به این ارقام حتی نزدیک نشد. آن زمان به درستی این شعار استراتژیک که پیروزی در جنگ مهمترین هدف ما باید باشد مطرح بود، بنابراین چرا امروز مهمترین شعار دولت غلبه بر کرونا و بهبود حال کشور و ملت نباشد؟ امیدوارم فکر نکنیم که کرونا فقط یک بیماری است که جان مردم را در دنیا هدف گرفته است، چون در آنصورت از ابعاد تخریب دهشتناک این بیماری در خصوص اقتصاد، جامعه و فرهنگ ایران غافل شدهایم.
فارغ از اینکه دولت روحانی در زمینهی مهار این بیماری چه کرد، یا چه باید میکرد و نکرد و ضعفهایی که داشت و باعث شد ما به این روز بیفتیم، به گمانم وقت آن رسیده است دولت جدید رویکرد تازه و ثمربخشی در پیش بگیرد و از هماکنون با چشم باز به این وضعیت نابهنجار رسیدگی بکند.
ای کاش آقای رئیسی در شروع به کار دولت خود، به مهار کرونا به عنوان مهمترین اولویت خود نگاه کند، و با یک شعار استراتژیک برای مهار کرونا به عرصه بیاید. امیدوارم برای رفع این فاجعهی تاریخی و سیاه کشورمان لحظهای درنگ نکند و سرد شدن این تنور شعلهور و سوزان را به خود واننهد. فراموش نکنیم که تنور کرونا با بیاعتنایی به آن خود بهخود سرد نمیشود؛ تجربهی یکسال و نیم گذشته کافی است تا ما را بهخود بیاورد.
نظر خود را بنویسید